خبرگزاري آريا -
وبسايت روزياتو - حسين علي پناهي: در وسط بيابان برهوت نوادا (Nevada desert) يک جاده خاکي وجود دارد که به دروازه ورودي "منطقه 51” (Area 51) منتهي مي شود. اين مکان توسط تورهاي شبکه اي، يک در ورودي بسيار بزرگ و علائم هشدار دهنده محافظت مي شود.
شايد با حضور در محل فکر کنيد که از سري ترين پايگاه نظامي ايالات متحده به خوبي محافظت نمي شود اما اشتباه مي کنيد زيرا آن ها از طريق دوربين هاي متعدد هر حرکتي در اطراف پايگاه را زير نظر دارند.
جاده ورودي منتهي به پايگاه "منطقه 51”
در داخل دروازه اصلي دوربين هاي متعددي در زواياي مختلف تعبيه شده و در تپه مقابل پايگاه نيز يک وانت پيکاپ سفيد رنگ حضور داشته که شيشه هاي جلوي آن کاملاً مات بوده و همه چيز را تحت نظر دارد. به گفته افراد محلي هر لاک پشت يا خرگوشي که از زير يا داخل فنس هاي شبکه اي وارد پايگاه شود نيز از چشم نگهبانان و دوربين هاي آن ها دور نمي ماند. بعضي ديگر نيز ادعا مي کنند که در ابتداي جاده منتهي به اين مرکز نيز سنسورهاي مخفي تعبيه شده است.
آن چه که در اين پايگاه سري مي گذرد باعث به وجود آمدن فرضيات عجيب و غريبي شده است. بعضي ادعا کرده اند که موجودات فضايي که قصد تماس با زمينيان را دارند به اين پايگاه مي آيند. برخي ديگر نيز بر اين عقيده اند که بقاياي يک هواپيماي سقوط کرده نيروي هوايي شوروي سابق که توسط کوتوله هاي جهش يافته هدايت مي شد در اين مکان سقوط کرده است و البته شايعات افسانه اي ديگري که هيچ پايه و اساس و استدلال منطقي براي آن ها وجود ندارد.
علي رغم تمامي اين شايعات و افسانه سازي ها تنها چيزي که ديده مي شود اين است که پايگاه "منطقه 51” وجود داشته و به فعاليت خود ادامه مي دهد. شايد اين مکان جايي براي گفتگو يا مبارزه با بيگانگان فضايي يا حتي مکاني براي آزمايشات سري نباشد اما مشخص است که در اين پايگاه اتفاقات خاصي رخ مي دهد و تنها افراد معدودي اجازه ورود به محل را داشته و از اتفاقات درون آن آگاهند.
اين موضوع با توجه به دوربين هاي متعدد درون و اطراف پايگاه و علائم هشدار دهنده در همه جاي جاده منتهي به آن قابل اثبات است.
منشأ رمز آلود بودن پايگاه "منطقه 51”
شروع به کار اين مرکز نظامي سري با توسعه "هواپيماهاي شناسايي يو 2” (U-2 reconnaissance aircraft) ايالات متحده همزمان بود. بعد از جنگ جهاني دوم، اتحاد جماهير شوروي پرده آهنين (Iron Curtain) دور خود و کشورهاي بلوک شرق را کمي پايين کشيد و عمليات جاسوسي گسترده اي را عليه ديگر کشورهاي جهان آغاز کرد.
بعد از آن که شوروي از حمله کره شمالي به همسايه خود کره جنوبي حمايت کرد معلوم شد که اين کشور در حال افزايش تاثير و قدرت خود در سطح بين المللي است.
در نتيجه ايالات متحده از برنامه ها، استراتژي ها، اهداف و همچنين توانايي شوروي در انجام يک عمليات نظامي غافلگيرانه عليه خود بيمناک شد_ همان کاري که نيروهاي ژاپني در حمله به بندر پرل هاربر (Pearl Harbor) در دوران جنگ جهاني دوم انجام دادند.

هواپيماي شناسايي بلند پرواز "يو 2” در دهه 1950
در اوايل دهه 1950 نيروي دريايي و هوايي ايالات متحده آمريکا از هواپيماهاي شناسايي با ارتفاع پرواز پايين براي آگاهي از برنامه هاي شوروي استفاده مي کردند که احتمال دستگيري يا انهدام آن ها بسيار زياد و البته نگران کننده بود. در نوامبر سال 1954 رييس جمهور آيزنهاور دستور توسعه سري هواپيماهاي شناسايي با ارتفاع بالا که به آن "طرح يو 2” (U-2 program) گفته مي شد را صادر کرد. يکي از اولين اقدامات در اين زمينه پيدا کردن محلي دورافتاده و پوشيده براي آموزش و آزمايش خلبانان و هواپيماهاي جديد بود.
بعد از بررسي هاي بسيار آن ها منطقه اي مسطح در وسط صحراي نوادا با نام گروم ليک (Groom Lake) را براي اين کار انتخاب کردند که در دوران جنگ جهاني دوم به عنوان محلي براي آموزش تيراندازي هوايي خلبانان نيروي هوايي ايالات متحده مورد استفاده قرار مي گرفت.
بدين ترتيب اين پايگاه نظامي دور افتاده که در روي نقشه نيز با عنوان "منطقه 51” مشخص شده است به يک مرکز نظامي سري تبديل شد. کلي جانسون، يکي از اولين مهندسان مسئول ساخت اين پايگاه براي ترغيب کارگران به کار در پايگاه سري "منطقه 51” به آن نام "مزرعه بهشت” (Paradise Ranch) داده بود.
شروع افسانه سازي ها
آزمايش هواپيماهاي شناسايي "يو 2” در جولاي سال 1955 آغاز شد و بلافاصله گزارش هايي در مورد رويت اشياء پرنده ناشناس در آسمان منطقه به گوش همگان رسيد. بسياري از اين اشياء پرنده ناشناخته توسط خلبانان هواپيماهاي مسافربري ديده شده بودند که تاکنون شاهد پرواز هواپيمايي در چنين ارتفاعات بالايي نبودند. اگر چه در حال حاضر هواپيماهاي مسافربري مي توانند تا ارتفاع 45٫000 پايي پرواز کنند اما در اواسط دهه 1950 هواپيماهاي مسافربري در ارتفاع بين 10٫000 تا 20٫000 پايي پرواز مي کردند.
در آن دوران هواپيماهاي نظامي شناخته شده مي توانستند تا ارتفاع 40٫000 پايي نيز بالا بروند و بسياري بر اين باور بودند که گذشتن از چنين ارتفاع پروازي براي هر هواپيماي ساخته ي دست انسان غير ممکن است. از اين رو هواپيماهاي شناسايي "يو 2” که ارتفاع پروازشان به بيش از 60٫000 پا مي رسيد به چشم اشياء پرنده فضايي ديده مي شدند.
طبيعتاً فرماندهان و مسئولان نظامي بلند مرتبه نيروي هوايي مي دانستند که اين اشياء فضايي در واقع هواپيماهاي شناسايي "يو 2” هستند که در مرحله آزمايش قرار دارند اما اجازه نداشتند که جزييات اين موضوع و حقيقت ماجرا را به اطلاع عموم برسانند.
بنابراين مقامات رسمي اعلام مي کردند که اين مشاهدات به "پديده هاي طبيعي” يا "تحقيقات هواشناسي در ارتفاعات بالا” مربوط مي شود. حتي زماني که در سال 1960 هواپيماي "يو 2” به همراه خلبانش گري پاورز (Gary Powers) در آسمان اتحاد جماهير شوروي مورد هدف قرار گرفته و سقوط کرد نيز واقعيت قضيه فاش نشد.

کلي جانسون (سمت چپ) و فرانسيس گري پاورز (سمت راست)
نکته جالب اين که در گزارشي که در سال 2013 منتشر شد وجود پايگاه سري منطقه 51 تاييد شده است در حالي که در گزارشي که در سال 1998 در همين زمينه ارائه شد اطلاعات بسيار کم و مبهمي در مورد اين پايگاه سري وجود داشت. اما در گزارش سال 2013 اطلاعات بسيار بيشتري همراه با نام بردن هاي متعددي از اسم اين پايگاه و مناطق اطراف و حتي نقشه اي از موقعيت پايگاه نيز وجود دارد.
تکنولوژي مورد استفاده در اين پايگاه زميني است نه فضايي
عمليات پروازي هواپيماهاي "يو 2” در اواخر دهه 1950 متوقف شد اما پرواز هواپيماهاي فوق سري ديگر در اين پايگاه همچنان ادامه داشت. در طول سال ها هواپيماهاي شناسايي بسياري مانند "اَي 12” (A-12) و هواپيماهاي رادارگريز ديگري مانند Bird of Prey و F-117A و TACIT BLUE در اين پايگاه سري توسعه يافته و مورد آزمايش قرار گرفته اند. حتي در دهه 1970 در اين پايگاه مطالعاتي درباره هواپيماهاي ميگ (MiG) اتحاد جماهير شوروي انجام گرفته است.

نمونه اي از هواپيماي شناسايي Bird of Prey و مقايسه آن با پرنده شکاري
مسئولان نظامي ايالات متحده تعدادي از هواپيماهاي ميگ را در اين منطقه به پرواز در مي آوردند و سعي مي کردند با هواپيماهاي ساخت خودشان با آن ها مقابله کنند تا با نقاط ضعف و قوت آن ها آشنا شوند. اين مانورها نشان داد که ايالات متحده نمي تواند مانند آن ها را بسازد اما مي تواند هواپيماهاي سريعتري توليد کند.
اين رقابت امروزه نيز وجود دارد و هرگاه روسيه يک هواپيماي جنگي خارق العاده مي سازد متعاقباً ايالات متحده نيز از يک جنگنده فوق سريع جديد رونمايي مي کند.

هواپيماي جنگنده MiG-29 ساخت روسيه
شايعات مربوط به رفت و آمد موجودات فضايي به اين پايگاه زماني شروع شد که در سال 1989 مهندسي به نام باب لازار (Bob Lazar) در مصاحبه اي با شبکه خبري محلي لاس وگاس ادعا کرد که در زمان فعاليت خود در اين پايگاه با موجودات فضايي ملاقات داشته و حتي کمک کرده است که با مهندسي معکوس سفينه فضايي اين موجودات را بازسازي کنند. اما بسياري از جمله محققان و کساني که قبلاً در اين پايگاه کار کرده بودند داستان باب لازار را ساختگي دانسته و آن را قوياً رد کردند.
نقشه هوايي پايگاه نظامي "منطقه 51” در جولاي سال 2016
حتي بسياري از مهندسان از ادعاهاي لازار خشمگين شدند زيرا در ساخت هواپيماهاي پيشرفته و سري اين منطقه با ارتش آمريکا همکاري کرده و از نزديک "سفينه فضايي” مورد ادعاي لازار را ديده بودند و مي دانستند که ساخته دست انسان است نه موجودات فضايي.
داستان واقعي پايگاه "منطقه 51”
امروزه نيز از پايگاه "منطقه 51” استفاده گسترده اي مي شود و بر اساس نقشه هاي هوايي هر ساله سازه هاي جديدي در اين مرکز ساخته شده و وسعت آن افزايش پيدا مي کند. هنوز هم در ساعات اوليه صبح مي توان نورهاي مرموزي که در آسمان اين منطقه بالا و پايين مي روند را مشاهده کرد. در واقع اين نورها مربوط به هواپيماهايي است که به طور بي وقفه کارگران را از فرودگاه مک کاران (McCarran Airport) لاس وگاس به اين پايگاه انتقال مي دهند.

پايگاه "منطقه 51” در پشت زمينه تصوير
امروزه کسي نمي داند که دقيقاً در سري ترين پايگاه نظامي تحقيقاتي ايالات متحده چه مي گذرد اما مي توان حدس زد که توسعه هواپيماهاي فوق سريع رادارگريز، ساخت و آزمايش سلاح هاي پيشرفته، سيستم هاي جنگ الکترونيک، سلاح هاي ليزري و البته هواپيماها و ديگر ابزارهاي جنگ هوايي بدون سرنشين در اين مکان متمرکز است.
با اين وجود همه اين حدسيات نمي توانند مانع از کنجکاوي مردم درباره آن چه که در آن طرف فنس هاي اين پايگاه سري مي گذرد شود. طبيعت انسان اين است که دوست دارد از چيزهاي مخفي و رازآلود و آن چيزهايي که از او مخفي نگهداشته مي شود سر در بياورد.
آشنايي با موقعيت جغرافيايي کنوني "منطقه 51”
راست يا دروغ، ادعاي حضور بيگانگان در يک منطقه باعث جلب شدن گردشگران به آن نقطه جغرافيايي مي شود. در سال 1996 مسئولان ايالتي نوادا نام "جاده 375” (Route 375) را به "بزرگراه موجودات فضايي” (Extraterrestrial Highway) تغيير دادند و مراکزي مانند "مرکز تحقيقات مربوط به موجودات فضايي” (Alien Research Center) و هتل و رستوراني کوچک با جمعيتي در حدود 54 نفر را با نام Little A’Le’Inn در شهر کوچک راشل (Rachel) ايجاد کردند.
همچنين در غرب اين پايگاه منطقه اي براي جستجوي گنجواره (geocache) تدارک ديده شده که علاقمندان با حضور در آن و با استفاده از جي پي اس و ديگر ادوات مکان يابي سعي مي کنند موقعيت مکاني گنجواره هايي که توسط افراد ديگر در اين منطقه دفن شده اند را پيدا کنند. اين کار جنبه تفريحي وسرگرمي دارد.
بزرگراه موجودات فضايي
هتل رستوران Little A’Le’Inn
اگر چه ورود به اين مرکز سري براي افراد محلي و گردشگران ممنوع و غير ممکن است اما همواره تعدادي از افراد کنجکاو در ورودي هاي جلو و پشت اين پايگاه ديده مي شوند. افراد محلي گردشگران و افراد علاقمند را به اين مکان راهنمايي مي کنند و وبسايت Dreamland Resort نيز اطلاعات جالبي در مورد اين منطقه، نقشه محل، مسيرهاي منتهي به آن و ديگر اطلاعات دست اول ارائه مي دهد.
با اين وجود براي ديدن اين منطقه نبايد جانب احتياط را رها کنيد زيرا اين منطقه بياباني است. پس اگر قصد ديدن اين مکان را داريد بايد مقدار زيادي آب و غذا و البته لباس و چادرهاي مسافرتي مناسب به همراه داشته باشيد زيرا در اين منطقه روزها بسيار گرم و شب ها بسيار سرد است.
معمولا تلفن و ادوات موقعيت يابي در اين محل کار نمي کنند بنابراين بهتر است نقشه هاي واقعي و کاغذي يادتان نرود. پمپ بنزين نيز در اين منطقه به ندرت يافت مي شود پس حتماً سوخت اضافي و لاستيک يدکي نيز همراه خود داشته باشيد.

نمايي از صحراي نوادا
همچنين توجه داشته باشيد که دولت ايالات متحده دوست نخواهد داشت افراد زيادي به سمت اين منطقه سرازير شوند و در صورت کنجکاوي بيش از حد در مورد اين پايگاه سري به شما اخطار داده شده و مورد سوال قرار خواهيد گرفت. پس به هيچ عنوان به وارد شدن به اين مرکز سري فکر نکنيد زيرا در صورت مشاهده دستگير شده و با عواقب ناگوار و جريمه هاي سنگين مواجه خواهيد شد.