خبرگزاری آریا-توافق جدید پیشنهادی به این معناست که ایران برای همیشه قابلیت دستیابی به سلاح هسته ای را از دست می دهد و چارچوب بلند مدت فناوری هسته ای صلح آمیز را می پذیرد و به ثبات منطقه ای کمک و از مداخله در امور دیگر کشورها خودداری و در مقابل، ایالات متحده تحریم های اعمالی علیه این کشور را لغو می کند.
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، مشتاق مذاکرات درباره یک توافق هسته ای جدید با ایران است، اما ایران از سال ها مداخله و تحریم به ستوه آمده و انگیزه ای برای گفت و گو ندارد.
به گزارش خبرگزاری آریا، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، از زمان خروج از توافق هسته ای ایران در ماه مه سال 2018 به دنبال دستیابی به یک توافق جدید بوده است. با توجه به اشتیاق شدید ترامپ به توافق، مقامات در تهران فرصتی منحصر به فرد برای پیشبرد شرایط به نفع خود دارند و می توانند به توافقی مطلوب با لغو تحریم های اقتصادی و ورود سرمایه، فناوری و صنایع آمریکایی و اروپایی به ایران دست یابند. ترامپ خود گفته که توافق جدید «ایران را بزرگ تر خواهد کرد» بدون اینکه درصدد «تغییر نظام» در این کشور برآید.
باور اینکه ایران می خواهد مذاکره کند به ویژه با توجه به رفتارهای اخیر و اظهارات مقامات این کشور، دشوار است.
چرا ایران با مذاکره جدید موافقت نمی کند؟به گزارش یوروآسیا، امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه، اعلام کرده است این کشور، آلمان، بریتانیا، روسیه، چین، ایران و حتی ایالات متحده در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد درباره یک چارچوب جدید مذاکره کرده اند. توافق جدید پیشنهادی به این معناست که ایران برای همیشه قابلیت دستیابی به سلاح هسته ای را از دست می دهد و چارچوب بلند مدت فناوری هسته ای صلح آمیز را می پذیرد و به ثبات منطقه ای کمک و از مداخله در امور دیگر کشورها خودداری و در مقابل، ایالات متحده تحریم های اعمالی علیه این کشور را لغو می کند. اعمال محدودیت بر برنامه موشک های بالستیک ایران به مذاکرات بعدی موکول شده است. با این حال، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، پس از بازگشت از نیویورک این شرایط را به مناقشه کشید. شرایط داخل ایران دولت روحانی را از همکاری با دولت ترامپ در حل مساله هسته ای باز می دارد.
در جبهه نظامی، دولت بشار اسد، متحد ایران در سوریه، توانسته قدرت خود را به طور نسبی تثبیت کند و حوثی ها در یمن هم موفق شده اند آسیب شدیدی به عربستان سعودی تحمیل کنند. به علاوه، ایران اطمینان دارد که موشک های بالستیک آن قابلیت مقاومت در برابر حمله هوایی احتمالی آمریکا را دارند. رزمایش نیروهای هوایی آمریکا در 28 سپتامبر و به دور از پایگاه واقع در قطر هم به اشتباه به درک ایران مبنی بر اینکه در منطقه برتری استراتژیک دارد، افزود. پیشنهاد مسکو درباره یک برنامه امنیتی جدید در خلیج فارس هم بی تاثیر نبود.
در رده بندی شاخص توسعه انسانی، جامعه ایران در رده 60 از 189 بالاتر از ترکیه، مصر و عراق و اندکی پایین تر از همسایگان ثروتمند عرب جنوبی همچون قطر، امارات متحده عربی و عربستان سعودی قرار دارد. در گزارش شادی جهانی سازمان ملل متحد هم ملت ایران در رده 117 از 156 بالاتر از عراق و مصر و پایین تر از کشورهای حاشیه خلیج فارس قرار دارد. در شاخص توسعه جمعی مجمع اقتصادی جهانی هم ایران را در رده 27 از 76 در میان کشورهای در حال توسعه درست بعد از چین قرار داده است.
در حال حاضر ایران موفق شده فشار ناشی از تحریم های ایالات متحده را مدیریت کند. ایران توانسته به صادرات نفت به چین و حتی سوریه و هند ادامه دهد. به ویژه چین هنوز در بخش های حمل و نقل، معدن و انرژی با ایران تجارت می کند. حتی بریتانیا در ماه اکتبر تحریم های آمریکا را دور زد و قراردادی 1.25 میلیارد پوندی با ایران تنظیم کرد. ایران در پالایش و تولید بنزین به خودکفایی رسیده و همکاری با اتحادیه اقتصادی یوروآسیا را آغاز کرده است.
دستاوردهای نظامی و اجتماعی همراه با استقامت اقتصادی، آن دسته از مقامات جمهوری اسلامی که با هر گونه سازشی با ایالات متحده مخالف هستند را قدرتمند کرده است. آنها از همه اقدامات گذشته آمریکا از روی کار آوردن شاه در سال 1953 گرفته تا فروش تسلیحات به عراق در جریان جنگ 8 ساله و تحریم های کنونی، کینه به دل گرفته اند.
از این رو، حسن روحانی، رئیس جمهوری میانه رو ایران در بازگشت از مجمع عمومی سازمان ملل گزینه چندانی غیر از بیان اینکه همه مسائل مورد مذاکره به احیای 1+5 مربوط می شدند، نداشت. ظریف هم در بازگشت از نیویورک کنفرانس خبری برگزار کرد تا به مخالفان مصالحه اطمینان دهد که هیچ گفت و گوی دوجانبه ای بین ظریف و روحانی وجود نداشته است. به رغم همه تلاش ها برای خشنود سازی جناح مخالف مصالحه، برادر رئیس جمهوری ایران به جرم فساد به 5 سال زندان محکوم شد که بیشتر هشداری به قوه مجریه بود که به حرکت در مسیر عدم سازش ادامه دهد.
از این رو، هر چه ترامپ بیشتر به حصول توافق تمایل نشان می دهد، سران ایران بیشتر بر لغو تحریم ها به عنوان پیش شرط مذاکرات و حتی جبران خسارت ها تاکید می کنند. با این حال، رویکرد ایران به مذاکرات به مثابه فروشنده-خریدار می تواند خطرناک باشد؛ چرا که ترامپ مشتری ای نیست که بخواهد جواب رد بشنود. ایران نباید رویکرد محتاطانه ترامپ را به حساب ضعف او بگذارد. سیاست ترامپ در قبال ایران تا به امروز محدود اما پایدار و بر مبنی پیشنهاد پاداش و اعمال مجازات بوده است. دولت ترامپ همچنان توانایی تحمیل فشار اقتصادی بیشتر به ایران را دارد و به علاوه، نیروی نظامی به منطقه اعزام کرده است. از این رو، مصالحه با واشنگتن در شرایط کنونی می تواند کاملا به نفع تهران تمام شود. اما به نظر می رسد ایران تصور می کند که در شرایط اقتصادی ثبات ایجاد کرده و انگیزه چندانی برای مذاکره ندارد، حتی اگر این مذاکرات به برجامی مطلوب تر برای تهران ختم شوند.
واشنگتن و تهران فاصله زیادی تا مذاکره دارندبه گزارش پولتیکو مگزین،به رغم اظهارات دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، مبنی بر اینکه ایران به مشارکت در گفت و گوی دوجانبه تمایل دارد، تحلیلگران چندان به برگزاری مذاکره و حصول توافق بین دو کشور خوشبین نیستند. پس از آنکه ترامپ و مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، گفتند که ایران به مذاکره تمایل دارد، قیمت نفت خام به شدت کاهش یافت و این کاهش در معاملات بعد از ظهر به بیش از 4 درصد رسید. اما پس از آنکه یک مقام ایرانی در سازمان ملل متحد گفت که برنامه موشکی ایران قابل مذاکره نیست، قیمت نفت حدود 2 درصد بالا رفت.
هلیما کرافت، رئیس استراتژی کالاهای جهانی در رویال بانک کانادا، گفت: «اکنون سوال این است که آیا ایرانی ها این مساله را به مناقشه خواهند کشید و آیا ممکن است با اتخاذ موضعی شدیدالحن تر به دنبال دریافت امتیازاتی در لغو تحریم ها از طریق ایجاد تنش باشند؟» کرافت معتقد است که کاهش اولیه قیمت نفت یک واکنش نادرست و زودهنگام به اظهارات ترامپ بوده، چرا که ایران پیشتر اعلام کرده بود تا زمانی که تحریم ها برداشته نشوند گفت و گو نخواهد کرد. قیمت نفت وست تگزاس اینترمدیت با کاهش 3.3 درصدی به بشکه ای 57 دلار و 62 سنت رسید، اما در معاملات بعدی بالاتر رفت و به قیمت 58 دلار و 4 سنت برای هر بشکه معامله شد.
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، روز دوشنبه به خبرگزاری «ان بی سی» گفت که ایران خواستار جنگ نیست و اگر ترامپ تحریم ها را لغو کند، درها به روی مذاکرات کاملا گشوده خواهد بود. دولت ترامپ پس از آنکه ایالات متحده را از برجام یا توافق هسته ای بین ایران، ایالات متحده و پنج کشور دیگر خارج کرد، تحریم هایی را هم علیه بخش نفتی و دیگر بخش های اقتصاد ایران به اجرا گذاشت.
جان کیلدیف از شرکت مدیریت سرمایه «کپیتال اگین» گفت: «فکر می کنم که درها به روی مذاکره اندکی گشوده شده است و فکر می کنم که همه طرف ها به دنبال راهی برای خروج از شرایط کنونی هستند؛ اما هنوز هم بین موضع اتخاذ شده از سوی ایالات متحده و ایران فاصله قابل توجهی وجود دارد.» او افزود: «فکر می کنم کاهش شدید قیمت نفت به دلیل نوعی امید واهی به نوعی گشایش در روابط دو کشور رخ داده است.»
ایران در بیش از یک سال گذشته که ترامپ تحریم ها را بر اقتصادش تحمیل کرده، درصدد آن برآمده که از سوی دیگر طرفین امضاکنندگان توافق یک سری امتیازات اقتصادی در جبران تحریم ها دریافت کند و از آنجایی که در این زمینه موفقیتی به دست نیاورده، فعالیت های هسته ای خود را گسترش داده که می تواند به معنای نقض توافق باشد که از نمونه آنها می توان به سطوح بالاتر غنی سازی اورانیوم اشاره کرد.
هنری رم، محقق ایران در گروه یوروآسیا، گفت که احتمال برداشت اشتباهی از اظهارات ظریف در گفت و گو با ان بی سی درباره تمایل ایران به مذاکره وجود دارد و پومپئو هم احتمالا به همین برداشت اشتباهی واکنش نشان داده است. رم گفت: «آنها در ارتباط با این مساله که تا زمانی که تحریم ها تسهیل نشوند هیچ مذاکره ای در کار نخواهد بود، کاملا ثابت قدم هستند و به وضوح به این مساله اشاره کرده اند و ظریف هم در اظهارات خود بار دیگر بر همین مساله تاکید کرد. فکر می کنم اگر آنها قدم پیش بگذارند و بگویند که مذاکره می خواهند و همین فردا گفت و گو می کنند، رئیس جمهوری ترامپ هم از این مساله استقبال می کند... اما ایرانی ها هیچ علاقه ای به بازی کردن با ترامپ ندارند.» او افزود: «دلیل اینکه واکنش سریع نماینده ایران در سازمان ملل متحد را شاهد بودیم این است که ظریف می خواهد مطمئن باشد که وقتی به خانه باز می گردد، همچنان مورد استقبال قرار خواهد گرفت. برنامه موشکی ایران یک موضوع حساس و یک خط قرمز است که نظام ایران به وضوح اعلام کرده امکان عبور از آن وجود ندارد. اگر بلافاصله درباره آن شفاف سازی نمی شد، این امکان وجود داشت و البته هنوز هم این امکان وجود دارد که اصول گرایان موضع شکننده ظریف را تهدید کنند.»
اگر ایران با امریکا مذاکره هم کند از موضع قدرت خواهد بودری تاکی، یکی از اعضای ارشد شورای روابط خارجی، در مطلبی در مجله پولیتیکو می نویسد: ایرانی ها پیشتر شاهد این مساله بوده اند که فشارهای این چنینی و ترس از جنگی دیگر در خاورمیانه دولت های اوباما و جورج دابلیو. بوش را پای میز مذاکره کشانده است و اکنون امیدوارند که همین عوامل نهایتا ترامپ و پومپئو را به محدودسازی خواسته هایشان وادار کنند. اما دولت ایران که در دو سال گذشته بارها تاکید کرده وارد هیچ گونه مذاکره ای با ترامپ نخواهد شد، اکنون برای تغییر رویکرد خود به یک دلیل قانع کننده نیاز دارد.
واشنگتن یک مرتبه دیگر در هیجان جنگ فرو رفته است. طبق گزارش ها، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، دستور خود مبنی بر حمله به ایران در تلافی تحریکات آن را لغو کرده است. فهرست تحریک های ایران طبق باورهای ایالات متحده، طولانی است: تهران از تصمیم خود به نقض نسبی توافق هسته ای و نادیده گرفتن محدودیت ها بر ذخایر اورانیوم غنی شده خبر داده است؛ طبق ادعای دولت ترامپ، ایران مسئول حملات به تانکرهای نفتکش در خلیج فارس و از این رو، ایجاد اختلال در حمل و نقل محموله های تجاری در آب های بین المللی بوده؛ و نهایتا، یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکا را هدف گرفته است. اما بعید است که هدف از این اقدامات تحریک آمیز شروع جنگ بوده باشد. بیشتر به نظر می رسد که تهران به دنبال مذاکره با واشنگتن در شرایطی قدرتمند و اثبات ایستادگی خود در برابر کمپین «اعمال فشار حداکثری» است.
ایران پیش از مذاکره با ایالات متحده، به روایتی از موفقیت خود نیاز دارد و تحولات چند روز گذشته از جمله دستور به حمله ترامپ و سپس عقب نشینی از آن، نهایتا توجیه مناسب برای تهران برای حضور پای میز مذاکره را فراهم آورده است.
روند شکل گیری این روایت روز جمعه و ساعاتی پس از آنکه ترامپ دستور به حمله هوایی را لغو کرد، قابل مشاهده بود. (حجت الاسلام) علی اکبری، خطیب با نفوذ نماز جمعه تهران تاکید کرد: «دشمن هم به خوبی می داند که اگر جنگ را شروع کند، پایانش با آنها نخواهد بود.» سردار امیر حاجی زاده از فرماندهان نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم به این مساله اشاره کرد که ایران به راحتی می توانسته هواپیمای جاسوسی ایالات متحده را بزند، اما این کار را نکرده است. ترامپ هم روز شنبه به این اتفاق اشاره کرد و گفت: «دیروز یک هواپیما با 38 سرنشین هم بود. آنها هواپیما را زیر نظر داشتند، اما آن را هدف نگرفتند. فکر می کنم که این کار عاقلانه ای بود. و ما از آنها ممنونیم که این کار را نکردند. فکر می کنم تصمیم کاملا عاقلانه ای بود.»
اما واقعیت پیچیده تر از روایت موفقیت ایران است. اول اینکه دولت ترامپ بدون اینکه در صحنه بین المللی منزوی شود، از برجام یکجانبه خارج شد. دوم اینکه توانست به حمایت چند جانبه از تحریم اقتصادی خود دست یابد، چرا که تجارت های اروپایی با نادیده گرفتن اعتراض دیپلمات ها و سیاستمداران اروپایی مطابق درخواست ایالات متحده عمل کردند. طبق برآوردهای صندوق بین المللی پول، تولید ناخالص داخلی ایران در نتیجه تحریم ها 6 درصد کاهش و نرخ تورم حدود 50 درصد افزایش یافته است. مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا فهرستی 12 موردی از خواسته ها از ایران را منتشر کرده که نشان می دهد واشنگتن تنها به دنبال رسیدگی به برنامه هسته ای تهران نیست و محدودسازی فعالیت های منطقه ای آن را دنبال می کند. و نهایتا اینکه دولت ترامپ موفق شده صادرات نفتی ایران را به شدت کاهش دهد.
به عبارت دیگر، ایران برای مذاکره با ایالات متحده دلایل زیادی دارد. دیپلمات های ایرانی که معتقدند از مذاکرات با دولت اوباما با دستاوردهای بیشتری از ایالات متحده بیرون آمدند، اکنون هم باور دارند که اگر وارد هر اتاق مذاکره ای شوند می توانند به سادگی از مخاطبان خود پیشی بگیرند. در صورت هر گونه بن بستی در مذاکرات، دولت ترامپ با فشارهای متحدان اروپایی و دموکرات ها مواجه خواهد شد که معتقدند خوسته های پومپئو واقع گرایانه نیستند و باید نادیده گرفته شوند. بسیاری از دیپلمات های وزارت امور خارجه، تحلیلگران اطلاعاتی و ژنرال های وزارت دفاع هم احتمالا همین حرف را خواهند زد. ایرانی ها پیشتر شاهد این مساله بوده اند که فشارهای این چنینی و ترس از جنگی دیگر در خاورمیانه دولت های اوباما و جورج دابلیو. بوش را پای میز مذاکره کشانده است و اکنون امیدوارند که همین عوامل نهایتا ترامپ و پومپئو را به محدودسازی خواسته هایشان وادار کنند. اما دولت ایران که در دو سال گذشته بارها تاکید کرده وارد هیچ گونه مذاکره ای با ترامپ نخواهد شد، اکنون برای تغییر رویکرد خود به یک دلیل قانع کننده نیاز دارد.
احتمالا استراتژی مخاطره آمیز ایران در افزایش فشارها علیه ایالات متحده و کاهش تمایلات به از سر گیری مذاکرات هسته ای نیز به همین دلیل بوده است. حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، اعلام کرد که کشورش نهایتا در اجرای تعهدات طبق توافق هسته ای تجدید نظر خواهد کرد و اورانیوم غنی سازی شده را به جای ارسال به خارج از کشور، در داخل نگهداری خواهد کرد. بعدتر هم اتهامات دولت ترامپ علیه ایران مبنی بر دست داشتن آن در حملات به نفتکش ها در منطقه خلیج فارس پیش آمد. ایران هرگونه مداخله ای در این حملات را رد کرده، اما هر زمانی که با تهدیدها و تحریم های ایالات متحده مواجه شده حمل و نقل دریایی در منطقه را تهدید و این پیام را ارسال کرده است که ایران قابلیت متوقف کردن تجارت نفت از طریق یکی از استراتژیک ترین مسیرهای آبی جهان را دارد. و در آخرین تحولات، ایران یک هواپیمای بدون سرنشین ایالات متحده را هدف گرفته است. احتمالا ایران امیدوار بوده که اقداماتش به جنگ منجر نشود و آغازگر روندی دیپلماتیک باشد. اگرچه رویکردی مخاطره آمیز است، اما احتمالا جواب می دهد.
پیشبرد این استراتژی در اقدامات هفته های گذشته روحانی و محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، نیز مشهود است. روحانی از اصرار بر لزوم پیوستن مجدد ایالات متحده به برجام به عنوان پیش شرط مذاکره دست برداشت و تاکید کرد: «ما برای منطق و گفت و گو آماده ایم اگر که [طرف دیگر] با احترام پای میز مذاکره حاضر شود و مقررات بین المللی را دنبال کند و دستور به مذاکره ندهد.» ظریف هم به ترامپ هشدار داد: «شما علیه مداخله های احمقانه پرهزینه کمپین کرده اید. اما گروه جنگ طلبان و قصاب ها، "گروه بی" بدنام، به دنبال چیزی بیشتر از آنچه شما برایش آماده هستید، فعالیت می کنند.» ظریف با جدا کردن ترامپ از مشاورانش، این مساله را یادآور شد که اگر ترامپ مطابق توصیه آنها پیش برود، درگیر جنگ خواهد شد.
برخی از سیاستمداران خارجی به طور مرتب این مساله را مطرح می کنند که آیت الله علی خامنه ای، رهبر معظم ایران مخالف هر گونه مذاکره است. اما این درست نیست. مذاکرات با دولت اوباما بدون موافقت رهبر ایران هرگز ممکن نمی شد. درست است که او به روحانی و ظریف درباره اعتماد به آمریکایی ها هشدار داده، اما اضافه کرده که شاخه اجرایی تحت رهبری روحانی مسئولیت دیپلماسی را بر عهده دارد و او تا زمانی که تهدیدی برای انقلاب وجود نداشته باشد، در امور دولت مداخله نخواهد کرد. این یعنی اگر روحانی در نقش خود به عنوان رئیس قوه مجریه با آمریکا وارد مذاکره شود، دست کم باید موافقت آیت الله خامنه ای را داشته باشد.
انتظار می رود که آمریکا و ایران به زودی مذاکره را شروع کنند اما چالش برای دولت ترامپ پایبندی به پارامترهای تعیین شده از سوی پومپئوست چرا که دستیابی به توافق به هر قیمتی نمی تواند یک میراث خوب برای دولتی با سیاست های افراطی باشد.
سیاست متناقض ترامپ؛بی میلی ایران برای مذاکرات جدیدبه گزارش لوب لاگ،ترامپ برای تمرکز غیرمنطقی خود روی ایران و تلاش های ضد و نقیض برای مواجهه با این کشور، بهانه هایی را همچون ارتباط با القاعده، برنامه هسته ای و رفتارهای شرورانه مطرح کرده، حال آنکه با فاعلان اصلی همه این اقدامات همچون طالبان، کره شمالی و عربستان سعودی در صلح است...
مایک پومپئو وزیر امور خارجه و کل دولت ایالات متحده اصرار دارند که این کشور مجوز حمله به ایران را دارد چرا که زمانی که ایالات متحده به افغانستان حمله کرد، ایران به طور موقت به برخی از سرکرده های القاعده پناه داد. با چنین منطقی امکان اعمال قانون مجوز استفاده از نیروی نظامی علیه ایران پدید می آید؛ قانونی که در سال 2001 تصویب شد و امکان حمله به آنهایی که به نوعی با حملات 11 سپتامبر ارتباط داشتند را فراهم می آورد.
در همین حال، ایالات متحده در حال پیشبرد مراحل نهایی دیپلماسی با طالبان در افغانستان است. درست است که طالبان حملات 11 سپتامبر را برنامه ریزی نکرده یا در اجرای آنها نقش نداشته، اما به اسامه بن لادن و القاعده که مسئول این حملات بودند، پناه داده و از آنها حمایت کرده است. گزارش ها حاکی از آن است که ایالات متحده قصد دارد در برابر موافقت با خارج کردن نیروهای آمریکایی از افغانستان، از طلبان تضمین بگیرد که دیگر در چنین اقداماتی مشارکت نداشته باشند.
آنچه به پیچیدگی این کلاف در هم تنیده می افزاید این است که دولت افغانستان را اساسا ایالات متحده با کمک فعالانه ایران روی کار آورده است تا جایگزین طالبان شود. با این حال، این دولت اگرچه حاکمیت مرکزی را در ختیار دارد و در نهایت امر مجبور است که پس از حصول توافق بعد از مذاکرات در خاک خود با طالبان کنار بیاید، اما جایی در گفت و گوها ندارد. چرا؟ چون طالبان که یک گروه تروریستی مخالف دولت حاکم به شمار می رود، حاضر به گفت و گو با آنها نیست و ایالات متحده هم در حال حاضر تنها به منافع مذاکره اهمیت می دهد.
ایالات متحده بر این مساله تاکید دارد که اشکال مرگبار توافق هسته ای ایران که برجام خوانده می شود، این بوده که در آن با غنی سازی اورانیوم در خاک ایران موافقت شده است. ایالات متحده بر خلاف سایر کشورهای جهان اصرار دارد که حتی نباید یک سانتریفوژ فعال هم در ایران وجود داشته باشد. و دولت ترامپ این نظر خود را که در اقلیت است، از طریق اعمال تحریم های شدیدالحن بر ایران و بر هر کشور دیگری که بخواهد به تصمیم اتخاذ شده در سال 2015 و مورد حمایت شورای امنیت سازمان ملل احترام بگذارد، بر همه جهان تحمیل کرده است.
در همین حال، رئیس جمهوری ترامپ در مذاکرات خود با رهبر کره شمالی احتمالا با باقی ماندن بیشتر سلاح های هسته ای در این کشور تنها با این شرط که دولت کیم جونگ اون وعده دهد شمار آنها بیشتر نشود، موافقت خواهد کرد. جان بولتون مشاور امنیت ملی به وضوح اعلام کرده است که چنین مساله ای را تایید نمی کند، اما هنوز مشخص نیست که در پایان کار چه اتفاقی خواهد افتاد. اما دست کم چنین پیشنهاد سخاوتمندانه ای روی میز وجود دارد. اما باید یادآور شد که ایران پیشتر به جهان اطمینان کامل داده است که «هرگز به دنبال دستیابی به سلاح هسته ای، تولید یا اکتساب آنها، نیست» و این تعهد به تایید همه قدرت های برجسته جهان رسیده و به شکل یک قانون بین المللی در آمده است. این مساله به وضوح در مقدمه برجام که ترامپ به شدت از آن نفرت دارد، آمده است و اجرای آن هم توسط پیشرفته ترین شیوه های نظارتی از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی پیگیری می شود. این درست همان نوعی از غیر هسته ای شدن است که دولت ترامپ می خواهد کره شمالی را به آن متعهد سازد.
بر اساس اظهارات رسمی، ایالات متحده معتقد است که منافع امنیتی آن در نتیجه «فعالیت های شرورانه» ایران تهدید می شود. اما این یکی از متحدان نزدیک آمریکا در منطقه است که جنگی وحشیانه علیه همسایه خود آغاز کرده و بزرگ ترین بحران انسانی دوران نوین را رقم زده است. همین متحد ایالات متحده یکی دیگر از همسایگان خود را که آن هم متحد نظامی نزدیک آمریکا به شمار می رود، مورد محاصره هوایی و زمانی قرار داده تا دولت آن را تحت فشار بگذارد. باز هم همین متحد ایالات متحده تلاش کرده نخست وزیر یک کشور سوم را به استعفا وا دارد و به طور وحشیانه ای یک روزنامه نگار مخالف خود را در یک کشور چهارم در منطقه به قتل رسانده است. اما ظاهرا مساله این است که حکمرانان این کشور متحد آمریکا ثروتمند هستند و از این رو، رفتارهای آنها در پی پیشنهادهای گاه به گاه رئیس جمهوری برای «دریافت پول» نادیده گرفته می شود!
دولت ترامپ برای مواجهه با ایران اعتبار ایالات متحده را فدا کرده، برتری دیرینه آمریکا در بازار مالی جهانی را به خطر انداخته، و تقریبا همه متحدان نزدیک دیرینه ایالات متحده را خشمگین ساخته است. واشنگتن تهران را تحت فشار گذاشته تا بار دیگر وعده های هسته ای خود را تکرار کند و برای دستیابی به چنین خواسته ای، ایران و آمریکا در آستانه یک جنگ فاجعه آمیز دیگر در خاورمیانه قرار گرفته اند. سیاست دولت ترامپ در رابطه با ایران از ابتدای امر اشتباه بود و به طور فزاینده آشکار می شود که این سیاست با خودش در یک جنگ داخلی است و همه اصول اولیه عملیاتی آن با یکدیگر در تناقض هستند. احتمالا به زودی ثابت خواهد شد که به قول معروف، عذر بدتر از گناه است: این سیاست گذاری یک اشتباه بزرگ است.