خبرگزاري آريا - شايد مهم ترين دستاورد انقلاب مشروطه را بتوان در محدوديت زمامداري و شروع حکومت قانون و دستاوردهاي مدني دانست .
به گزارش خبرنگار ما در تبريز موضوع اين موضوع مقاله: بررسي دستاوردهاي نهضت مشروطيت و انقلاب اسلامي با تاکيد بر ابعاد مدني مي باشد که توسط خيام عليزاده اقدم تهيه گرديده است .
چکيده : موضوع نگارش اين مقاله ،بررسي دستاوردهاي نهضت مشروطيت ( 1285ش) و انقلاب اسلامي( 1357 ش) با تاکيد بر ابعاد مدني آن ها بوده است.هدف از نگارش اين سطور، تحليل نتايج وارزش گذاري بردوانقلاب صورت يافته درکشور ايران از ديدگاه دستاورد مدني بوده است.ضمن اينکه با مقايسه تطبيقي ابعاد دو انقلاب نتايج دقيق تري درطي مراحل تحقيق به دست آمد.بايستي ذکر کردتا به حال بطور مستقل در اين زمينه تحقيقي صورت نگرفته است و تا انجا که نگارنده آگاه است بصورت پراکنده و جداگانه گوشه هايي از اين ابعاد بررسي شده است.لذا اهميت نگارش اين موضوع دو چندان مي باشد. روش تحقيق در مقاله حاضر مطالعه،بررسي و استخراج ابعاد مدني دو انقلاب نامبرده از منابع مهم هر دوره واستفاده از نظريات شاهدان عيني و حتي بنيانگذاران اصلي اين دو حادثه مهم تاريخ ايران وتحليل داده ها بوده است.
* عضو هيئت علمي دانشگاه فرهنگيان علامه اميني تبريز
شايد بتوان مهم ترين نتايج و ابعاد مدني انقلاب مشروطه را در عناصر ذيل عنوان نمود:
1-افتتاح مجلس2-انتخاب نمايندگان مجلس3-تدوين قانون اساسي ومتمم آن 4-کم رنگ شدن قدرت شاه 5-تفکيک قوا6-فعاليت مطبوعات7-پاسخگوبودن دولت در قبال عملکردهاي خود در برابر نمايندگان ملت و...
متاسفانه ابعاد مختلف اين انقلاب تحت تاثير ابعاد سياسي کشور قرار گرفت .به عنوان مثال با به توپ بستن مجلس، اجراي مواد قانون اساسي مسکوت ماند و يا با شروع جنگ جهاني اول و اشغال ايران و ساير جريانات سياسي ،اين انقلاب به نتايج پرثمر نرسيد و سرانجام نيز استبداد رضاخاني جايگزين گرديد.البته در اين بين زنان تحصيل کرده و فعال انقلابي فراموش شدند.با وجود فعاليتهاي برخي زنان ايراني ،حکومت مشروطه در جهت احقاق حقوق مدني آنها قدمي برنداشت و پس از تأسيس مجلس دوم ،زنان بار ديگر از حق رأي محروم ماندندو فعاليتهاي سياسي آنها به سالهاي بعدي کشيده شد.ولي به هر حال کشور استبداد زده ي ما،با بهره گيري از انديشه هاي سياسي عالمان بزرگ ديني،کوشش فرهيختگان جامعه و مجاهدت مردم،به حکومتي دست يافت که مي بايست بر اساس قانون اداره مي شد.
برعکس انقلاب مشروطه که در ابعاد محدودي گسترش يافت،انقلاب اسلامي سال1357داراي ابعاد وسيع تر و حتي در سطح بين المللي بود.
از دستاوردهاي مهم اين انقلاب موارد زير بوده است:
الف-برقراري و معرفي نظام مردم سالاري ديني به ملل تشنه عدالت جهاني بر اساس قانون اساسي
ب- برقراري عدالت بين زنان و مردان واحترام به حقوق اقليت هاي ديني ايراني
ج- فروريختن نظام طاغوتي و سلطنتي مستبد و وابسته و استقرار نظام جمهوري اسلامي
د- کسب رتبه 2 در آسيا و رتبه 6 در جهان در انتخابات رياست جمهوري بر اساس مشارکت مدني
ه- دفاع از حقوق مدني ملت ايران در مجامع بين المللي در به رسميت شناختن استفاده از انرژي صلح آميز هسته اي
و- شکستن ابهت ابرقدرتها و دفاع از حقوق مستضعفين جهان در برابر ستمگران
ز- احياي اسلام ناب محمدي (ص) و منزوي ساختن اسلام آمريکايي
ح- ايجاد تحول روحي، معنوي و اخلاقي در مردم ايران
ط- شکلگيري نظام دفاعي با نيروهاي مکتبي و مردمي براي کشور
ي-دگرگوني و تحول در امور معيشتي مردم و بهويژه اقشار محروم و کمدرآمد
ک-استفاده از تجربيات انقلاب مشروطه در زدودن آفات انقلاب اسلامي جهت حفظ حقوق ملت
ل: اقدامات عملي در جهت رسيدن به آرمان هاي شعار اقتصاد و فرهنگ با عزم ملي و مديريت جهادي
واژگان کليدي:انقلاب،مشروطه،اسلامي،مدني،دستاورد،مشارکت
مقدمه:
از بين رويداد هاي مهمي که در دو سده اخير در تاريخ کشورمان به وقوع پيوسته،وقوع انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامي، به لحاظ ويژگي ها و شرايط خاصي که از آن حاصل آمده، داراي اهميت خاصي است. به تحقيق مي توان مدعي شد که اين دو انقلاب از تحولات سرنوشت ساز تاريخ کشور ما به شمار مي¬روند و نقطه ي عطف تحولاتيمي باشندکه ساختارهاي اجتماعي را دگرگون کرده¬ است. نيز برخي مفاهيم جديد حقوقي را به ادبيات ما وارده آورده که بسترساز انتظارات بزرگ بوده¬ است.
الف:دستاوردهاي مدني انقلاب مشروطه
1- تکامل روند تدريجي ايجاد حکومت قانون در ايران
نگرشي تاريخي به علل وقوع انقلاب مشروطه مي توان در دو عرصه ي کلان داخلي و خارجي، از برخي علل آن ياد کرد. همين دلايل موجب بروز عدم مشروعيت قاجار و فراگيري اين جنبش مردمي گرديد. سرکوب و خودکامگي در کشور،شکست سلسله ي اصلاحات انجام شده از دهه¬ي 1210 ش تا دهه ي 1260 ش، واگذاري امتيازهاي گوناگون، ضعف در برابر غرب، شکست در برابر روسيه ( وقوع ماجراي گريبايدوف)، وابستگي به وام¬هاي خارجي، رهبري روحانيت،فقدان يا ناکارآمدي بازرگاني خارجي، نبود کنترل بر گمرک،گسترش انتقادات روشنفکران فرنگ رفته و نيز آگاهي توده¬ها به اين که دولت از حفظ هويت اسلامي يا منافع ملي عاجز بوده¬است. اما مي توان در يک جمع بندي کلي تر بيان داشت که، در برپايي اين انقلاب، دو عامل مهم نقش به سزايي داشتند: نخست،ناتواني داخلي، که ناشي از فقدان حکومتي مسئول و پاسخ گو و خفقان و استبداد سياسي بود. دوم، نفوذ بيگانگان و از دست رفتن تدريجي استقلال کشور. با چنين امري، بديهي بود که مطالبات مردم به رهبري روحانيت براي اصلاحات عميق سياسي و سرانجام استقرار حکومت قانون تشديدگردد.
درحقيقت حکومت قانون شامل عناصر ذيل بود:
-افتتاح مجلس
-انتخاب نمايندگان مجلس
-تدوين قانون اساسي
-کم رنگ شدن قدرت شاه
-تفکيک قوا
-فعاليت مطبوعات
- پاسخگوبودن دولت در قبال عملکردهاي خود در برابر نمايندگان ملت
شايد مهم ترين دستاورد انقلاب مشروطه را بتوان در محدوديت زمامداري و شروع حکومت قانون و دستاوردهاي مدني دانست. زيرا کشوري که از داشتن حداقل هاي يک حکومت مشروع محروم بوده، سعي مي نمايد در يک قالب حقوقي تحت عنوان قانون اساسي به تجربه زمامداري مقيد به حقوق مبادرت نمايد. اما سوال اساسي اين است که حکومت قانون چيست و چه معيارهائي دارد. پنج اصل حکومت قانون در حال حاضر به عنوان مهم ترين معيارهاي اين بحث مطرح هستند. اولين اصل حکومت قانون آن است که دولت نبايد فوق قانون عمل نمايد. به تعبيري ديگر هدف اساسي حکومت قانون تقييد و تنظيم قدرت دولت است، بنحوي که هيچ دولتي نبايستي به دل خواه و به صرف نظر خود عمل نمايد و اصل بر آن است که در بخش فرادستي هر دولت قوانيني وجود دارد که محدوديت هائي الزام آور براي افعال دولت ايجاد مي کنند. اصل دوم حکومت قانون به نحوه ي انجام وظيفه ي دولت در برقراري نظم و آرامش اجتماعي و از جمله، مجازات اشخاص مضر به حال جامعه مربوط مي شود. دول تابع حکومت قانون براي حفظ نظم و آرامش جامعه عمدتاً به وضع و اجراي ضوابط و قواعد کلي دست مي زنند و تفاوت آن با دول خودکامه در اين است که اين قبيل دول براي حفظ نظم و آرامش جامعه به ضوابط و قواعد آمرانه بسنده نمي کنند. اين اصل به دو نتيجه ي مهم مي انجامد، اولاً اين که دولت نمي توان هيچ عملي را جرم بشناسد؛ مگر اين که قوانين مصرحاً آن را جرم قرار داده باشند. ثانياً اين که فقط شخصي را مي توان به طور مشروع مجازات کرد که مرتکب جرمي شده باشد. حتي در اين صورت نيز مجازات بايد محدود به حدود مقرر در قانون باشد. مطابق سومين اصل حکومت قانون ضوابط و قواعد کلي آمرانه اي که جهت حفظ نظم وآرامش جامعه به کار مي روند؛ بابستي داراي شرايطي از قبيل زير باشند.1- بايد در دسترس همگان باشند.2- معني آن ها بايد تا حد قابل قبولي روشن و صريح باشد.3- براي مدت معقولي لازم الاجراء باقي بمانند.4- ناظر به آينده باشند.5- به نحو بي طرفانه اي اجراشوند، که با معني اصلي آن ضوابط نيز تطبيق داشته باشند.6- قابل اطاعت باشند.7- با قواعد حقوقي پيش از خودسازگار باشند. در واقع اصل سوم حکومت قانون ماهيت ضوابط مورد نظر را تعيين مي کند و به اين که چه نوع اعمالي بايد به موجب قوانين منع ياتجويز شوند کاري ندارد. اصل چهارم حکومت قانون آن است که مقبوليت هر دولتي مبتني بر رضايت مردم است .. اصل پنجم حکومت قانون آن که مردم با داشن حق حاکميت مکلفند در محدوده ي قانون و قانونمداري گام بردارند. در اين حالت حکومت قانوني فقط دولت را محدود نمي کند، بلکه شهروندان را نيز مقيد مي نمايد. در يک جمع بندي کلي مي توان اظهار داشت که ازآثار حکومت قانون آن است که علاوه بر آن که قدرت حکام را محدود مي کند؛ از بروزفساد در حاکميت، انتقام جوئي ، هرج و مرج، جلوگيري مي کند و به نگهباني از آزادي هاي شخصي در برابر سرکوب دولتي منجر مي شود. حکومت قانون قدرت دولت را در انجام امور خود به نحو دلخواه خود محدود نموده و دولت را حتي از اين که برداشت و تلقي خود را از مصلحت عموم دنبال کند منع مي نمايد(اندرو،التمن،1380،ص18) با وجود مزايايبي شماردستاوردهاي مدني و حکومت قانون وبررسي احوال و آراي پيشگامان مشروطيت چنين بر مي¬آيد که آنها سخت شيفته¬ي آزادي و قانون بوده¬اند و روشن است که اين نسيمي بود که از سوي اروپا و مدرنيته به سمت ايران و کشورهاي اسلامي وزيدن گرفته بود.( کرماني، ناظم الاسلام،1371،ص394)
2- بازسازي و نوسازي ايران
مشروطه برخاسته از آرمان هايي بود. اولين هدف و آرمان مشروطهخواهان که بر فضاي آنزمان حاکم بود و ميبايست در جامعهي ايران تحقق يابد، مسأله بازسازي ايران بود. بازسازي و نوسازي ايران و جبران همهي خسارات واردشده بر آن. جامعه ايران در مقايسه با غرب و رويارويي با آن، عقبافتاده بود و موقعيت پيراموني يافت. نخبگان مشروطيت مهمترين هدفشان اين بود که ايران بايست به جايگاه قبلي خودش باز گردد .آرمان دوم انقلاب مشروطيت، رهايي از سلطهي خارجي بود. در آنزمان دو قدرت و بازيگر جهاني، روسيه و بريتانيا، مشکلات بسياري را براي مردم ايران درست کردند. سرزمينهايي را از ايران جدا کردند و امتيازهاي بزرگي که گرفته شد قدرت تصميمگيري را ازايران گرفت. اين جملهي ناصرالدين شاه معروف است که ميگفت: اگر ما شمال برويم انگلستان مخالفت ميکند، اگر جنوب برويم روسيه، پس مردهشور اين مملکت را ببرد. او همچنين عنوان ميکرد:انگليسي ها مي خواهند همه چيز را از ما بگيرند ولي ما نمي توانيم تا اين درجه تن به مذلت دهيم.(شميم،علي اصغر،1370،ص221)
3-سعي در کسب استقلال و ايجاد امنيت مرکزي
بايد اذعان نموداستقلال سياسي ـ نظامي و اقتصادي يکي از اهداف و آرمانهاي مشروطهخواهان شد و اين که بکوشند ايران را از زير سلطهي بيگانگان درآورده و خود تصميمگيرنده باشند. آنها ميگفتند اگر هم ميبايست ارتباطات خارجي داشته باشيم بايد با کشورهايي باشد که يار و مددکار ايران باشند.درحقيقت آرمان و هدف انقلاب مشروطهي ايران، برقراري امنيت و ثبات سياسي در کشور بود. ايران در آن هنگام، کشوري پر از هرجومرج و بدون نيروي نظامي و انتظامي بود که نه ثبات اجتماعي داشت و نه مرزها و شهرها و راههاي تجاري امنيت داشتند. هرجومرج و ناامني در کشور برقرار بود و جان و مال مردم در معرض بسياري از تهديدها قرار داشت. يکي از مهمترين خواستها و آمال و آرزوهاي مردم و روشنفکران ايران، برقراري نظم و امنيت و يک دولت قوي مرکزي بود. اينها سه هدف اساسي انقلاب مشروطيت بودند . روشنفکران ما به اين نتيجه رسيدند که رسيدن به اين آرمانها امکانپذير نيست جز با يک تحول سياسي ـ اجتماعي در ساختار دولت. يعني، تا آزادي سياسي و دموکراسي بهدست نيايد، رسيدن به آن آرمانها امکانپذير نيست. چون مشکل اساسي، دولت است؛ دولتي که وابسته به بانک استقراضي روسيه است، دولتي که خودش ناامنکننده است و براي بازرگانان مشکل درست ميکند، غارتگر است، بهلحاظ اقتصادي و دولتي به فکر بازسازي نيست وحاکم آن تنها به فکر رفتن به سفرهاي فرنگي است(همان،ص 315)
به منظور بررسي دستاوردهاي مشروطه، خصوصا نتايج کوتاه مدت آن بايد با واقع بيني شرايط را نگريست. ابتدا بايد اشاره داشت که هرج و مرج و بي نظمي در اداره کشور از پيامدهاي ناهنجار و غم انگيز مشروطه غربي بود، به گونه اي که هر چه از پيروزي انقلاب مي گذشت، وضع اقتصادي و امنيتي جامعه نابسامان تر مي شد، به عنوان نمونه، در حالي که ايران پس از استبداد صغير در مشروطه دوم از سوي قواي درگير در جنگ جهاني سخت تهديد مي شد و بيم آن مي رفت که طرفين ايران را اشغال کنند، مشروطه گران تندرو به جاي تشکيل به يک نيروي نظامي و ارتش منسجم براي حفظ امنيت کشور، بودجه مملکت را صرف زياد کردن اداره ها و توسعه دستگاه هايي مي کردند که چيزي جز ضرر و زيان براي اين ملت به بار نمي آورد. و به جاي اين که به فکر آباداني واقعي شهرها و روستاها و اصلاحات حقيقي اقتصادي باشند همّ خود را صرف مقابله با دين و احکام شريعت مي کردند.در مسايل اقتصادي و امور مالي، يا اساساً دغدغه اي بين مسئولين نبود و يا اگر هم بعضاً اقدامي صورت مي گرفت در حقيقت افساد اقتصادي بود، نه اصلاح و چيزي جز نارضايتي عمومي به دنبال نداشت. کساني که مدال آزادي خواهي و جهادگري را بر سينه چسبانده بودند و در ميان مردم به نام مجاهد و آزادي طلب شهرت يافته بودند نه تنها به وعده هاي خويش در مورد آزادي عمل نکردند بلکه با ايجاد فضاي رعب و وحشت در ميان جامعه و تنگ کردن عرصه بر مخالفان، استبدادي به مراتب بدتر از استبداد قاجار را پديد آوردند .متاسفانه اقدامات مورگان شوستر نيز ناتمام ماند(مورگان شوستر،ويليام،1389،ص200)
4- رشد و توسعه انتشار مطبوعات
از مهمترين دستاوردهاي مدني انقلاب مشروطه،انتشارمطبوعات آزاديخواه بود.اگرچه نخستين نشريه در ايران با عنوان «کاغذ اخبار» 69 سال پيش از پيروزي انقلاب مشروطه - به طور ماهيانه در دورهي پادشاهي محمد شاه قاجار و به سردبيري «ميرزا صالح شيرازي»- در تهران منتشر شد، و طي اين مدت (تا يکسال پيش از انقلاب مشروطه) 60 عنوان نشريه در 8 شهر ايران به صورت روزانه، هفتگي، ماهنامه و يا گاهنامه منتشر گرديد، اما اغلب اين نشريهها از مالکيت دولتي برخوردار بودند و به وسيلهي وزارت انطباعات، استانداران و فرمانداران منتشر ميشدند(پديداري انقلاب مشروطه، رخدادي بينهايت مبارک در تاريخ سرزمين کشورمان است که در اين دوران (1290- 1285 ه. ش) تعداد 282 عنوان نشريه انتشار نخستين شمارهي خود را در داخل و يا خارج از کشور آغاز کردند. براساس ميانگينهاي آماري ميتوان گفت که در اين دوران به طور متوسط هر 8 روز يک عنوان نشريه چاپ شمارهي نخست خود را در داخل کشور آغاز نمود، در حاليکه اين ميانگين در پيش از انقلاب مشروطه به 413 روز ميرسيد.از 263 عنوان مطبوعهي چاپ نخست در فاصلهي سالهاي 1285 تا 1290 ه . ش، تهران با اختصاص 46 درصد(121 عنوان)، تبريز با اختصاص 1/14 درصد (37 عنوان) و رشت با اختصاص 1/9 (24 عنوان)، به عنوان قطبهاي مطبوعاتي در کشور محسوب ميشدند. طي دوران انقلاب مشروطه، 24 عنوان نشريه در رشت، 2 عنوان در لاهيجان و 1 عنوان در بندر انزلي براي نخستين بار منتشر شدند. اين 3 شهر گيلان در کنار 9 شهر ديگر کشور براي نخستين بار انتشار نشريات غير دولتي را در اين دوره تجربه کردند.شهر رشت پس از تهران با 6 عنوان، دومين رتبهي مطبوعات حزبي را برخوردار بود که از حزبهاي دمکرات، اعتداليون و اميد و ترقي حمايت ميکردند.اما مهمتر از تعداد نشريات، تحولي بود که در محتواي آنها به وقوع پيوست و در اصل، مطبوعات نوپديد با محتواي نويني پا به عرصهي حيات اجتماعي ايران گذاشتند که تا پبش از آن از جانب مخاطبان دريافت نشده بود. حکومت قانون، آزادي، برابري و حقوق شهروندي، قانون اساسي، حکومت مشروطه، دمکراسي، آموزش و پرورش رايگان براي همگان، استبداد ستيزي، خرافهزدايي و مقابله با علل جهل تودهها، حقوق زنان و کودکان، حقوق کشاورزان و کارگران، مردم به مثابه يک ملت نه رعايا و ... از جمله مفاهيمي بودند که در اغلب نشريات دورهي مشروطه به آنها پرداخته و از راهکارهاي مورد نياز براي رسيدن به حاکميت نهادي اين مفاهيم استقبال شده است(آدميت، فريدون ،1340،ص132)
5- تامين حقوق مدني براي زنان( تاسيس مدارس دخترانه وحضور زنان در عرصه کشور)
با وقوع انقلاب مشروطه برخي زنان ايراني که تا آن هنگام در فعاليتهاي سياسي و اجتماعي حضوري نداشتند، همپاي مردان از هدفهاي عمومي انقلاب پشتيباني کردند و لباس رزم بر تن کردند و با جسارت خواستار حقوق حقه ايرانيان گشتند. آنان در عين حال تلاش نمودند تا با برداشتن موانع موجود بر سر راه فعاليتهاي سياسي، شرايط لازم را براي مشارکت در صحنه سياسي و اجتماعي کشور فراهم آوردند. اين مبارزات زنان در سه بخش عمده فرهنگي، اقتصادي و سياسي تبلور پيدا کرد. بخش فرهنگي شامل مبارزاتي بود که اين قشر براي تاسيس مدارس دخترانه و تاسيس و انتشار نشريات در کشور انجام داد. شايان ذکر است که تا آن هنگام تنها معدودي از دختران مسلمان در مدارس خارجي که توسط مسيونهاي مذهبي داير شده بود، درس مي خواندند ولي پس از انقلاب مشروطيت برخي از زنان بهتاسيس مدارس دخترانه دست زدند. در سال 1324 قمري بيبي خانم استرآبادي مدرسه دخترانه ملي دوشيزگان را در تهران تاسيس کرد که آن هم با مخالفت روبهرو شد. زنان به اشکال مختلف از جمله مقاله در روزنامه هاي تهران سعي کردند مسئله لزوم آموزش و تحصيل دختران را يادآوري کنند و مشروطه خواهان را به حمايت از بازگشايي مدارس دخترانه وادارند. پس تا آغاز جنبش مشروطه، تعليم و تربيت دختران و در واقع منحصر به همان مدارس خارجي و معلمان بود(مجله گنجينه اسناد،سال اول،ص82)
در سال 1326 ق مدرسه ناموس با کمک ميرزاحسن رشيديه در خيابان شاپور بنا گذاشته شد. براي تدريس دختران از آموزگاران زن که در آن عصر بسيار کم بودند استفاده شد. و با وجود مخالفتهايي اين مدرسه به کار خود ادامه داد. دروس قرآن و کتب مذهبي از دروس اصلي دختران در اين مدرسه بود. پس از گذشت مدتي مدرسه پرورش، عفاف و تربيت براي دختران تأسيس گشت و از سال 1327 ق طي تصويب مجلس کليه دبستانهاي تهران دولتي شد و تعداد 6 باب مدرسه دخترانه و پسرانه در کشور تاسيس گشت .به دنبال تاسيس مدارس روزنامه ها و نشريات مختص زنان چاپ شد. اين روزنامه ها علاوه بر توسعه دانش و فرهنگ در ميان زنان به بيان مطالبات حقه آنان جهت مشارکت در صحنه سياسي و اجتماعي کشور ميپرداخت. قديميترين روزنامه زنان «روزنامه دانش» نام داشت که در سال 1328ق منتشر شد يعني قديميترين روزنامه زنان 75 سال بعد از اولين روزنامه ايراني يعني کاغذ اخبار (1352 ق) منتشر گشت. مدت چاپ اين نشريه حدوداً يک سال بود و مديريت آن به عهده خانم دکتر حسين کحالزاده قرار داشت .پساز تعطيلي دانش در سال 1329 ق روزنامه شکوفه منتشر شد که صاحب امتياز آن مريم عميد سمناني (مزين السلطنه) بود. اين نشريه هر 15 روز يک بار از ربيعالاول 1331 ق منتشر شد. اين نشريه خرافهپرستي را رد ميکرد و زنان را به فراگيري دانش فراميخواند. به دنبال اين فعاليتها نشريات زنان در شهرستانها نيز انتشار يافت. (محيط طباطبايي،1366،ص72)
شايان ذکر است که اين نشريات در کنار انجمنهايي که از سوي زنان روشنفکر تأسيس شده بود و اکثراً مخفي بود چون اتحاديه غيبي نسوان که شايد اولين تشکيل سياسي زنان در دوره مجلس اول بود توانست به تدريج زن ايراني را به فعاليت سياسي بکشاند، چرا که زن ايراني به منظور پاسداري از دستاوردهاي انقلاب مشروطيت و آزادي از هيچ تلاشي فروگذار نميکرد. به همين منظور بود که هنگام تأسيس بانک ملي ايران زنان از مشارکت فراواني بهره بردند و طلا و جواهرات خود را فروخته، پساندازهاي خود را در اختيار دولت گذاشتند تا اين امر ملي به دور از دست خارجيان و استقراض از آنها انجام شود. زنان ايراني براي تقويت اقتصاد و حمايت از صنايع داخلي، کالاهاي وارداتي را تحريم کردند و نقش قابل توجهي در اين راه از خود نشان دادند.زنان پس از کودتاي محمدعلي شاه و آغاز استبداد صغير مبارزات خود را سازماندهي کردند و به حمايت مالي و جاني از مشروطهخواهان برخاستند. در اين رابطه زنان تبريز پيشگام مبارزات شدند و در تبريز و سپس رشت يکي از عوامل اصلي تهيه غذا، لباس، پرستاري از مجروحان جنگي و حتي مبارزه با مخالفان مشروطه گشتند. به طوري که در گزارشي که در شوال 1326 ق آمده است نوشته شده که در ميان اجساد شهداي تبريز جنازه 22 زن پيدا شده است و حتي بر اساس گفته پائولويچ در کتاب انقلاب مشروطه ايران عکسي از يک دسته 60 نفري از زنان چادر به سر ايراني تفنگ به دست در آرشيو روسها موجود است که محافظ يکي از سنگرهاي تبريز بودند. اما با وجود فعاليتهاي زنان ايران حکومت مشروطه در جهت احقاق اهداف آنها قدمي برنداشت و پس از تأسيس مجلس دوم در 1329 ق زنان بار ديگر از حق رأي محروم ماندندو فعاليتهاي سياسي آنها به سالهاي بعدي کشيده شد(کسري،نيلوفر،1379،صص 214-200)
در هر حالانقلاب مشروطه در ايران، سرآغاز بسياري از تغييرات و تحولات محسوب ميشود.برخي از زنان ايراني در جريان انقلاب مشروطه و پيش از آن نقشي تاثيرگذار در اعتراضات اجتماعي داشتند و خواستار حقوق مدني خود بودند. (آفاري، ژانت ،1379، ص56)نخستين حضور گسترده زنان در جريان جنبش تنباکو روي داد که طي آن، زنان حرم شاه نيز در اعتراض به قرارداد تنباکو، تمامي قليانها را شکستند. در جريان انقلاب مشروطه زنان بسيار فعال بودند؛ در جريان بستنشيني علما در مسجدشاه، زنان حضوري گسترده در حمايت از آنان به عمل آوردند(کسروي،احمد،1369،ص97)
همچنين در زمان تحصن مشروطهخواهان در سفارت انگليس، به گفته ناظمالاسلام «طايفه زنها هم گفتوگويي بين آنها هست که بيايند در خيابان علاءالدوله که متصل به سفارتخانه است، چادر بزنند(کرماني،ناظم الاسلام،1364،ص454)
پس از پيروزي انقلاب مشروطه نيز زنان در تلاش بودند تا از دستاوردهاي انقلاب پاسداري کنند. به همين جهت هنگام تأسيس بانک ملي ايران، براي جلوگيري از استقراض خارجي، پساندازهاي خود را در اختيار دولت قرار داده و در حمايت از صنايع داخلي، کالاهاي وارداتي را تحريم کردند. زنان که دستاوردهاي مشروطه را بسيار با ارزش ميدانستند، حتي از نثار جان نيز دريغ نداشتند، به طوري که برخي از آنان با پوشيدن لباس مردانه در صحنههاي جنگ حضور يافته و کشته ميشدند)پاولويچ، م. پ ،بي تا،ص55)اما با وجود حضور گسترده زنان در نهضت مشروطه، براساس ماده 4 نظام نامه انتخابات، زنان از حق راي محروم شدند و طبق ماده 7 حق انتخاب شدن نيز از آنان سلب شد(کرماني،ناظم الاسلام،1364،ص96)
انقلاب مشروطه اگر چه از نظر قانوني و رسمي، تغيير بنيادين و اساسي در وضعيت زنان به وجود نياورد اما با ايجاد زمينههاي مناسب اجتماعي، نقش فراواني در تحول فکري و فرهنگي زنان داشت. حضور زنان در گردهماييها و محافل سياسي و اجتماعي، نقش مهمي در بروز توانمنديهاي زنان آن روزگار داشت. به اين ترتيب زنان که در ابتدا با دغدغه استقلال وطن وارد عرصه اجتماعي و سياسي شدند، پس از انقلاب مشروطه و ناديده گرفته شدن در قانون مشروطه و مجلس اول، در پي بيان مشکلات و معضلات قشر خود برآمده و فعاليتهاي خود را در سه قالب انجمنها، مدارس و روزنامهها متمرکز ساختند و بتدريج زمينه حضور گسترده، آگاهانه و مسوولانه زنان ايران را فراهم آوردند(ولايتى، على اكبر، 1373، ص82)
ب:دستاوردهاي انقلاب اسلامي سال 1357
انقلاب اسلامي سال 1357 را بايد سرآغاز تحولات بزرگ و بنيادين در ايران، منطقه، جهان اسلام و جهان غيراسلام دانست. رهبر کبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره) از انقلاب اسلامي با عناويني چون «معجزه قرن» و «انفجار نور» ياد کرده و همين دهه فجر و فرا رسيدن سالروز پيروزي انقلاب اسلامي، فرصت مغتنمي براي بازخواني انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن در حوزههاي گوناگون ميباشد. هرچه از زمان پيروزي انقلاب اسلامي فاصله گرفته شود، اهميت پرداختن به موضوع دستاوردهاي انقلاب اسلامي و اهميت تبيين دستاوردها و پيشرفتهاي جمهوري اسلامي بيشتر ميشود. يکي از اهداف راهبردي دشمنان در جنگ نرم عليه انقلاب و جمهوري اسلامي، ايجاد يأس و نااميدي در جامعه و بهويژه در نسل جوان نسبت به آينده از طريق سياهنمايي، بزرگ کردن مشکلات، زير سؤال بردن و يا کمارزش جلوه دادن دستاوردهاي انقلاب و ناکارآمد نشان دادن نظام دشمنان تلاش ميکنند تا از طريق قدرت رسانهاي خود، جلوي درک واقعيات انقلاب اسلامي و دستاوردهاي ارزشمند جمهوري اسلامي از سوي جوانان ايراني را گرفته و با نوع واقعيتپنداري براي آنان، در پشتوانههاي مردمي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي خلل وارد سازند.در چنين شرايطي، اهميت تبيين دستاوردهاي انقلاب و جمهوري اسلامي بهعنوان يک وظيفه آشکار ميگردد.
وضعيت ايران قبل از انقلاب اسلامي:
براي درک واقعيات انقلاب اسلامي و دستاوردهاي ارزشمند جمهوري اسلامي، توجه به وضعيت ايران در دوران رژيم طاغوت از جهات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي يک ضرورت است. بدون توجه به شرايط داخلي و خارجي ايران در دوران ماقبل از انقلاب اسلامي، نميتوان به عظمت دستاوردهاي اين انقلاب الهي و دستاوردهاي ارزشمند جمهوري اسلامي در دوران ما بعد از انقلاب اسلامي پي برد. بر همين اساس، به اختصار وضعيت ايران در زمان رژيم طاغوت بررسي ميشود.
الف- وضعيت سياسي ايران قبل از انقلاب:
نظام سياسي ايران در دوران قبل انقلاب اسلامي، نظام سلطنتي و پادشاهي به شکل موروثي بوده و مردم از نظر شاه ايرانارزشي نداشتند. در سال 1353 در يک کنفرانس مطبوعاتي ميگويد: «اين مردم قادر به انجام هيچ چيز نيستند، مثل گوسفندان ميمانند...»اين نوع نگاه به ملت ايران در بسياري از عناصر کليدي اطراف شاه ديده ميشود. به عنوان نمونه در زمان ملي کردن صنعت نفت، نخستوزير وقت آقاي رزمآرا با حضور در کميسيون نفت مجلس شوراي ملي، بر سر نمايندگاني که با جديت موضوع ملي کردن صنعت نفت را دنبال ميکردند، فرياد زده و ميگويد، ايراني که نميتواند يک آفتابه بسازد، شما ميخواهيد پالايشگاه را اداره کنيد؟ اين نوع خودباختگي در شاه و دولتهاي او، منشاء بسياري از مشکلات در کشور از قبيل عقبافتادگيها ملي و سلطه اجانب بر مقدرات کشور بود. در دوران پهلوي نهادهاي مردم سالار هيچ جايگاهي نداشت و اگر انتخاباتي برگزار ميشد، کاملاً نمايشي و صوري بود. در وابستگي رضا شاه به انگليس همين بس که چرچيل و روزولت در کنفرانس تهران درباره او اعتراف کردند: «خودمان او را آورديم و خودمان او را برداشتيم( فردوست، حسين ،1371، ج 1، ص82)محمدرضا شاه نيزکه از سوي بيگانگان به قدرت رسيد خود را مديون آنان پس از کودتا، شاه گيلاس خود را با تعارف به کرميت روزولت رئيس بخش سيا در خاورميانه برداشت و گفت: من تاج و تخت خود را بهخدا، مردم کشورم، ارتشم و به شما مديونم.» (گازيوروسکي،مارک،1371، ص28)
ب- اوضاع اجتماعي ايران قبل از انقلاب اسلامي:
در سال 1290 هجري شمسي يعني در اوايل نهضت مشروطه، جمعيت کل کشور ايران حدود ده ميليون نفر بود و عمدتا مردم ايران در روستا زندگي ميکردند. در اين مقطع 20 درصد جمعيت ايران در شهرهاي بالاي پنج هزار نفري زندگي ميکردند و تهران 200 هزار نفر جمعيت داشت. با سياستهاي غلط و استعماري رژيم پهلوي، روستاها به سمت نابودي از طريق مهاجرت روستائيان به شهرها حرکت کرد. طولي نکشيد که جمعيت شهرنشين بر روستا نشين غلبه کرد بهگونهاي که در سال 1357، جمعيت شهرنشين ايران به بيش از بيست ميليون رسيد.فقر و محروميت از دلايل مهاجرت روستائيان به شهرها بود. وضع زندگي روستائيان در مقايسه با شهرنشينان بسيار نامطلوب بود. به دليل نبودن امکانات، خدمات بهداشتي و درماني، راه مناسب، برق و ... زندگي براي بسياري از روستائيان؛ با مشکلات فراوان همراه بود که مرگ و مير بالا يکي از نتايج طبيعي اين وضعيت بهويژه در نوزادان و خردسالان بود. در سال 1353 بر اساس آمار رسمي تنها 39 درصد از بچههاي روستايي که به سن مدرسه رسيده بودند، امکان استفاده از آموزشهاي دولتي را داشتند و اين در حالي بود که براي بچههاي شهري اين آمار به 90 درصد ميرسيد.اما نکته مهم در حوزه اقتصاد ايران با توجه به جمعيت روستائيان، ايران تا اوايل دهه 1340 از نظر تهيه مواد غذايي، خودکفا بود و ميوانست حتي کمبود ارز کشور را از طريق صادرات پنبه، ميوه و خشکبار تامين نمايد. با سياستهاي غلط و خصوصاً اصلاحات ارضي، کشاورزي ايران نابود شد و يک اقتصاد وابسته شکل گرفت. روستائيان زياد به شهرها آمدند وحاشيهنشيني در شهرها با شکاف طبقاتي بالا پديد آمد. بسياري از روستائيان که تا قبل از مهاجرت در روستاهاي خود حداقل يک زندگي ساده داشتند، تبديل به کارگران مهاجري شدند که براي کار در کارهاي ساختماني، شرکت عمراني و ... راهي شهرها شدند.آن ها در حلبي آبادهاي جديد بي در و پيکر چمباتمه مي زدند و با هزار زحمت،از راه بنايي و عملگي و دستفروشي ،دوره گردي ،نوکري و حتي گدايي پول ناچيزي به دست مي آوردند(آبراهاميان،يرواند،1380،ص534)
ج- وضعيت اقتصادي ايران قبل از انقلاب اسلامي:
رژيم شاه در سالهاي پاياني عمر خود، روزانه حدود شش ميليون بشکه نفت صادر ميکرد و با وارد کردن کالاهاي مورد نياز مردم در بسياري از زمينهها، علاوه بر نابودي اقتصاد داخلي، زندگي مصرفي و وابسته به خارج را در ايران نهادينه مينمود. عمده صنايع شکل گرفته در ايران در دوران طاغوت، صنايع مونتاژ و وابسته بود. در چنين شرايطي، بسياري از ايرانيان با ازدست دادن کار و درآمدهاي سنتي خود، با شرياط سخت زندگي مواجه شده و اقشار کمي از جامعه شهرنشين داراي زندگي مرفه بودند. بسياري از مهاجرتکنندگان از روستاها، اجباراً به بدترين نوع زندگي در حاشيه شهرها تن داده و فقر و محروميت از ويژگيهاي بخش اعظم جامعه ايراني در دوران قبل از انقلاب است. بسياري از درآمدهاي ارزي کشور، در حوزههايي هزينه ميگشت که به رفاه عمومي ارتباطي نداشت.همين امر سبب احساس جدايي شديدي بين حکومت و مردم شده بود(همان،ص400)
د- شرايط فرهنگي قبل از انقلاب اسلامي:
مبارزه با فرهنگي اسلامي و ملي از مختصات فعاليتهاي فرهنگي رژيم طاغوت ميباشد. اسلامزدايي از يک طرف و ترويج فرهنگ غربي از طرف ديگر، از اولويتهاي کاري تمامي دستگاههاي فرهنگي رژيم گذشته بود. راديو و تلويزيون، تاتر و سينما، مطبوعات و کتاب، آموزش و پرورش، دانشگاهها و مراکز آموزش عالي، همگي مأموريت داشتند تا فرهنگ غربي را براي تغيير سبک زندگي ايرانيان از يک زندگي اسلامي و ملي به يک زندگي با سبک غربي ترويج نمايند. دربار و خاندان پهلوي خود پيشتاز ترويج فرهنگ مبتذل غربي در ايران بودند. مراکز فساد و فحشا علني برپا بود و عناصري از خود دربار و خاندان پهلوي در پشت صحنه اين مراکز حضور داشتند.اين عوامل باعث ايجاد پديده ازخود بيگانگي فرهنگي در جامعه شد(کدي،نيکي،1375،ص304)
ه- سياست خارجي و دفاعي ايران قبل از انقلاب اسلامي
ايران در دوران قبل از انقلاب اسلامي، داراي سياست خارجي و دفاعي مستقلي نبود و به عنوان يک کشور تابع، در قلمرو قدرت بلوک غرب با محوريت آمريکا در نظام دو قطبي حاکم بر روابط بينالملل عمل ميکرد. ارتش ايران به خاطر نقشي که آمريکاييها تحت عنوان سياست دو ستوني براي ايران بع عنوان «ژاندارم منطقه خليج فارس» تعريف کرده بودند، کاملاً تحت کنترل ايالات متحده بود. هزاران مستشار نظامي آمريکايي در بخشهاي کليدي ارتش حضور داشتند. ايران قبل از انقلاب اسلامي در راستاي تامين منافع غرب در منطقه، برابر شوروي سابق و در سمتهاي آزاديبخش ايفاي نقش ميکرد و به همين دليل، متحد استراتژيک رژيم جعلي صهيونيستي در منطقه، رژيم شاه سابق بود. تصويب لايحهي کاپيتولاسيون در سال 1343 در دولت و مجلسين سنا و شوراي ملي، نشاندهنده اوج وابستگي ايران به آمريکا و نداشتن استقلال بود. شاه در واقع هيچ اعتقادي به استقلال و حاکميت ملي ايرانيان نداشت و تداوم حضور خودر در قدرت را، در گروه وابستگي به آمريکا ميديد.شاه بخش قابل توجهي از درآمدهاي نفتي را به خريد سهامو دادن وام به کشورهاي وابسته به بلوک غرب اختصاصمي داد(فوران،جان،1378،ص465)
دستاوردهاي انقلاب اسلامي در 35 ساله گذشته:
نتايج و دستاوردهاي انقلاب اسلامي طي 35 سال گذشته را ميتوان به اختصار درحوزه هاي مدني وسياسي، اقتصادي، علمي فناوري ونظامي بررسي کرد. البته در اين بررسي اجمالي، بديهي است که به اهم دستاوردها اشاره ميشود و امکان پرداختن به جزئيات وجود ندارد.
دستاوردهاي مدني و سياسي
دستاوردهاي مدني و سياسي انقلاب اسلامي را ميتوان به دو بخش سياسي داخلي و بينالمللي تقسيم نمود.
دستاوردهاي داخلي:
انقلاب اسلامي با شعار «استقلال آزادي جمهوري اسلامي» در ايران به پيروزي رسيد و مهمترين دستاورد اين پيروزي، فروپاشي نظام سلطنتي و ديکتاتوري طاغوت با سابقه 2500 ساله از يک طرف و برقراري حاکميت ملي با استقرار نظام مردمسالاري ديني با عنوان «جمهوري اسلامي» با راي بيش از 98 درصد ملت از طرف ديگر بود. قانون اساسي جمهوري اسلامي از بزرگترين دستاوردهاي انقلاب اسلامي است. در اصل ششم قانون اساسي آمده است: «در جمهوري اسلامي ايران، امور کشور بايد به اتکاء آراء عمومي اداره شود از راه ا نتخابات: انتخاب رئيسجمهور، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، اعضاي شوراها و نظاير اينها، يا از راه همهپرسي در مواردي که در اصول ديگر اين قانون معين ميگردد.بر اساس اين اصل، ايران در طي 35 سال گذشته از حاکميت ملي برخوردار بوده و تمامي مسئولان در حوزههاي مختلف با راي مستقيم يا غيرمستقيم مردم انتخاب شدهاندساختار حکومتي و قدرت در جمهوري اسلامي، با محوريت ولايت فقيه برگرفته از آموزههاي ديني و شرع مقدس ايران است که انقلابي با ماهيت ديني را پديد آوردند. اصول استقلال، آزادي، عدالت و پيشرفت بر مبناي اسلام، از اصول اصلي نظام جمهوري اسلامي بوده و رويکرد آرماني اين نظام، ايجاد تمدن نوين اسلامي ميباشد(امام خميني،1370،ج6،ص372)
از دستاوردهاي مهم انقلاب اسلامي تثبيت حقوق و آزادي هاي فردي ،مدني،مذهبي،سياسي و قضايي است.از جمله حقوق و آزادي هاي مدني عبارتند از:
1- آزادي و حق انتخاب شعل 2-آزادي و حق انتخاب مسکن 3- آزادي و حق مالکيت 4- آزادي و حق تابعيت 5-حق آموزش و پرورش و آزادي تحصيل 6-حق برخورداري از تامين اجتماعي(نجفي ،مرتضي،1388،ص449)
نهاد سازي :
همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي ودگرگوني در باورها و ارزشهاي موجود جامعه،باورها وارزشهاي جديدي شکل گرفت که مبتني بر اعتقاد ديني ونشانه اهداف والاي رهبري انقلاب بود.حمايت از مستضعفين،فقرزدايي،سازندگي ،عدالت،تحول فرهنگي و...ازجمله مفاهيم ارزشمندي بود که فضاي انقلاب اسلامي درجامعه به وجودآورده بود.
دست يابي به اين اهداف ارزشمند ونهادينه کردن آنها درجامعه مستلزم وجود سازکاري مناسب واثر گذاربود. يکي ازروش هايي که دانشمندان علوم سياسي براي تحقق آرمانها در جامعه وتبديل مفاهيم به ارزش هاي عملي وحاکم درجامعه به آن توصيه مي کنند رهيافت« نهادگرايي» است.اين دانشمندان باوردارند که تا آرمان ها به زبان نهاد تبديل نشود فقط مفهومي انتزاعي داشته و به نوعي فاقد ارزش عملي است.دراين مورد هانتينگتون مي گويد:
«يک نظام سياسي هنگامي کارآمدو معتبر است که ازدرجه بالاي نهادينگي برخوردار باشد،يعني سازمانها وآيينهاي زير بنايي آن متعدد وبه اندازه کافي ثابت واز نظر مردم ارزشمند باشد. چنين نهادهايي براي حفظ جامعه و جلوگيري از هم پاشيدکي وسامان دادن به نزاع هاي متفاوت ضرورت دارند.»
در اين راستا وبراي تحقق بخشيدن به اهداف انقلاب، جهاد سازندگي ، کميته امداد حضرت امام خميني(ره) ، بنياد شهيد ، سازمان تبليغات اسلامي ، دانشگاه آزاد اسلامي ، نيروي مقاومت بسيج ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و شوراي عالي انقلاب فرهنگي که همه ازدستاوردهاي نظام نوين اسلامي محسوب مي شوند شکل گرفت.اين نهادها درراه اجرايي نمودن باورها وارزشهاي انقلاب وحفظ وحراست از انقلاب اسلامي هرکدام وظايفي رابه انجام رسانده اند.که به دومورد آن اشاره مي کنيم:
1- تاسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي :
اين نهاد مقدس علاوه بر اين که خود يکي از دستاوردهاي انقلاب اسلامي است ،حفاظت وصيانت از دستاوردهاي انقلاب را نيز بر عهده دارد.(قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران،اصل 150)
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در دوم ارديبهشت 1358با فرمان حضرت امام تاسيس شد ودر 26شهريور 1364 با فرمان امام مجهز به سه نيروي زميني،دريايي وهوايي گرديد که اين امر نقطه عطفي در سازمان و ماموريت هاي سپاه بود .نيروي مقاومت بسيج که در تحقق بخشيدن به ارتش بيست ميليوني ونيروي قدس که جهت حمايت از نهضت هاي اسلامي بود با تصويب مقام معظم رهبري به سازمان سپاه افزوده شدوپنج نيروي زميني،هوايي،دريايي،مقاومت و قدس ساز وکار اصلي تشکيلات سپاه شدند.نگاهي به ماموريت ها ووظايف سپاه پاسدارن ونقش اين نهاد در امنيت ملي ومقابله با جريان هاي بر انداز به ويژه در سال هاي اوليه انقلاب اهميت اين دستاورد عظيم انقلاب اسلامي را آشکارتر مي سازد.تلاش سپاه پاسداران در دوران سازندگي براي عمران آباداني کشوروموفقيت هاي قابل توجه در زمينه توليد سلاح هاي جنگي و...از ديگر دستاورد هاي اين نهاد ارزشمند براي انقلاب اسلامي است.در اهميت نهاد سپاه همين بس که حضرت امام فرمودند:«اگر سپاه نبود کشور هم نبود ».
2-کميته امداد امام خميني(ره) :
کميته امداد امام خميني(ره)از ديگر نمونه هاي نهاد سازي انقلاب اسلامي ويکي از دستاوردهاي آن است که با هدف نهادينه ساختن فقرزدايي وحمايت از مستضعفين تاسيس شد.اين کميته که تنها 22روز بعد از پيروزي انقلاب يعني در تاريخ 14 اسفند1357با فرمان امام تاسيس شد وظيفه دارد تا در جهت شناخت انواع محروميت،رنج وکمبود،نارسايي مادي ومعنوي افراد وخانواده هاي محروم تلاش نمايد. تلاش جهت تشويق وترغيب مردم به انفاق وايثار وکمک به محرمان ومستمندان وکوشش درجذب هداياي مردمي از ديگراقدامات اين نهاد انقلابي است.(جمعي از نويسندگان،1382،ص354)
اين دونهاد ارزشمندازجمله دستاوردهاي انقلاب اسلامي به شمارمي روند که نشاني از توان انقلاب اسلامي درنهاد سازي درزمينه هاي مدني ،سياسي ،اجتماعي و...است.براين اساس هرگاه نظام اسلامي حفظ ارزشهاي خود را درزمينه هاي مختلف فرهنگي،علمي،آموزشي و...نيازمند تاسيس نهادي بداند به اين کاراقدام خواهد نمود.
دستاوردهاي بينالمللي
شعارهاي «نه شرقي نه غربي – جمهوري اسلامي» و «استقلال آزادي - جمهوري اسلامي» گوياي يک واقعيت تلخ بود. اين واقعيت تلخ همان به تاراج رفتن استقلال ايران با سلطه قدرتهاي خارجي براي يک دوره طولاني است. با انقلاب اسلامي، ايران از يک طرف از سلطه قدرتهايي خارجي رها شد و از طرف ديگر با حفظ استقلال در سياست خارجي، مسير توسعه قدرت براي تحقق آرمانهاي انقلاب و اهداف والاي جمهوري اسلامي را در پيش گرفت. در حاليکه حکومت پهلوي چه در دورهي رضاشاه و چه در دوره محمدرضا شاه کاملاً به بيگانه وابسته بود، جمهوري اسلامي با تکيه بر قدرت مردم توانست براي حفظ استقلال ايران، در برابر قدرتهاي استکباري و بهويژه آمريکا دست به مقاومت زده و طي 35 سال گذشته، تمامي توطئههاي آنان را خنثي نمايد. دفاع ازمحرومان و مستضعفان از يک طرف و ايستادگي و مبارزه با ظالمان و ستمگران به عنوان يک اصل ثابت در سياست خارجي جمهوري اسلامي، ايران را به کانون الهامبخش براي ملتهاي آزاديخواه تبديل نمود. الهامبخشي انقلاب اسلامي بازتابهايي را در حوزههاي گوناگون بهدنبال داشت و با اين بازتابها، انقلاب اسلامي آغازگر تحولات بزرگ، اساسي و بنيادين در معادلات منطقهاي و بينالمللي گرديد(ذوعلم،علي،1378،ص60)
الف- تأثير جدي بر نظريههاي سياسي
ب- تأثير بر مسايل راهبردي جهان و از جمله فروريختن نظام دو قطبي حاکم بر جهان با ضربه هاي اساسي که از سوي انقلاب اسلامي بر انديشه مارکسيسم وارد گرديد.
ج- بازتاب و تأثير جدي بر حرکتهاي رهاييبخش در جهان اسلام و خارج از آن، بهگونهاي که اکنون بيداري اسلامي را ميتوان به عنواني يکي از مهمترين دستاوردهاي انقلاب اسلامي مورد مطالعه قرار داد. با انقلاب اسلامي جريان مقاومت اسلامي در منطقه در برابر رژيم صهيونيستي پديد آمد و در کوتاهترين زمان از جريان سازش پيشي گرفت. جنگهاي 33 روزه، 22 روزه و 8 روزه معادلات صهيونيستها را برهم ريخت و بحران سوريه نتوانست جبهه مقاومت را فرو ريزد
د- ايجاد و تقويت روح مبارزه، مقاومت و ايستادگي در ملتها براي مبازه با آمريکا
ه- معرفي اسلام ناب به عنوان يک مکتب تعاليبخش و تمدنساز
و- تبديل ايران به يک قدرت منطقهاي و فرامنطقهاي تاثيرگذار
پيشرفتها و دستاوردهاي علمي و فناوري
عقبماندگي علمي و فناوري کشور ايران در دوران قبل از انقلاب، براي ايرانيان با سابقه فرهنگي و تمدني بسيار آزاردهنده بود. غلبه بر اين عقبماندگي، عبور از مرزهاي دانش و دستيابي به پيشرفتهترين فناوريها با هدف ايجاد تمدن نوين اسلامي، از آرمانهاي انقلاب اسلامي است. در سالهاي گذشته رهبر فرزانه انقلاب اسلامي، با تمرکز بر روي توليد علم در ايران و مطرح نمودن موضعاتي چون جنبش نرمافزاري و جهاد علمي، زمينههاي خوبي را براي پيشرفت در عرصه علوم وفنون نوين در کشور فراهم ساختند. پيشرفتهاي علمي و دستيابي جمهوري اسلامي به برخي از فناوريهاي نوين در سالهاي اخير، بهگونهاي حيرتانگيز است که غربيها به شدت نگران شده و يکي علل تشديد فشارهاي آنان بر ايران با بهانههايي از جمله موضوع هستهاي، تلاش ميکنند تا جلوي پيشرفتهاي ايران را بگيرند. شاخصهاي زير ميتواند تا حدودي نمايشگر اين پيشرفتها باشد.سرعت پيشرفت علمي در ايران براساس گزارش محافل علمي بينالمللي، 11 برابر سرعت متوسط رشد علم در جهان است. اين عدد نشان ميدهد که ايران با چه سرعت بالايي در حال کمکردن فاصله خود نسبت به کشورهاي پيشرفته جهان بوده و با اين سرعت ميتواند روزي از تمامي کشورها در عرصه توليد علم جلو نبرند. اکنون ايران در جايگاه دوازدهم علم جهان قرار دارد.
در حالي که قبل از انقلاب اسلامي، نزديک به 70 درصد بزرگسالان کشور بيسواد بودند و کمتر از 40 درصد کودکان ميتوانستند به مدرسه بروند، اکنون رقم باسوادي در کشور به عدد 100 درصدي در حال نزديک شدن است. نهضت سوادآموزي با توجه به تاکيد ارزش علم در اسلام، يکي از اقدامات بسيار خوب نظام جمهوري اسلامي در ايران بود. بزرگسالان بيسوادي از طريق همين نهضت سوادآموزي، موفق شدند پا به عرصه تحصيلات تکميلي نهاده و با کسب تخصصها و مهارتهايي زندگي خود را متحول سازندهم اکنون در دانشگاهها و مراکز آموزشي، بيش از 4 ميليون دانشجو به تحصيل اشتغال دارند. (حشمت زاده،محمدباقر،1379،ص55)
سايردستاوردها:
برخي از نتايج اين پيشرفتهاي علمي و فناوري را ميتوان در حوزههاي زير ملاحظه کرد:الف- جمهوري اسلامي ايران، در حال تبديل شدن به قطب پزشکي در غرب آسيا ميباشد. در دوران قبل از انقلاب اسلامي، از يک طرف پزشکان خارجي حتي در شهرهاي بزرگ فراوان بودند و از طرف ديگر بسياري از بيماران براي درمان راهي کشورهاي غربي و حتي سرزمينهاي اشغالي ميشند، لکن امروز از يک طرف ديگر، بيمارستانهاي پيشرفته ايران، پذيراي بيماران از ديگر کشورهاي منطقه براي درمان و انجام پيشرفته ترين عملهاي جراحي ميباشند.
ب- دانش پزشکي در ايران خصوصاً در حوزههايي چون سلولهاي بنيادين، ترميم ضايعات نخاعي، توليد داروهاي راهبردي، شبيهسازي حيوانات و ... پيشرفتهاي چشمگيري داشته و ايران در رديف اولينها قرار گرفته است..
ج- جمهوري اسلامي اکنون کشوري هستهاي شده و عملاً عضو باشگاه هستهاي جهان است. بهرغم همه تحريمها و تهديدها، ايران با تلاشها و مجاهدتهاي جوانان و متخصصين خود، به چرخه کامل سوخت هستهاي (غنيسازي) دست يافته و از نظر دانش علمي و فناوري در اين عرصه در رديف 7-8 کشور پيشرفته جهان قرار گرفته است. انرژي هستهاي در عرصههاي مختلف پزشکي، دامپزشکي، صنعت، کشاورزي، توليد برق و ... کاربرد دارد. بدون ترديد با تثبيت و نهادينه شدن چرخه سوخت در ايران، اين دستاورد بسيار ارزشمند، آثارش در تمامي عرصههاي مذکور آشکار خواهد شد. کشورهاي زورگو و سلطهگر زماني اجازه دسترسي کشوري چون ايران به يک کيلوگرم اورانيوم غني شده را نميدادند، امروزه در داخل کشور با تأسيسات کاملاً بومي، چندين تن کيک زرد به UF6 تبديل شده، چند تن اورانيوم غني شده با غناي زير 5 درصد و چند صد کيلوگرم اورانيوم با غناي 20 درصد در داخل توليد شده است.( غريب آبادي،کاظم،1386،ص23)
د- ورود به باشگاه فضايي جهان از ديگر آثار و نتايج دستاوردهاي علمي و فناوري کشور در دوران پس از انقلاب است. دانش و فناوري فضايي در اختيار تعداد محدودي از کشورهاي جهان است. اکنون جمهوري اسلامي در منطقه، تنها کشور داراي اين دانش و فناوري، آن هم به صورت بومي است. تاکنون چند ماهواره با ماهوارهبر توليد داخل در مدار زمين قرار گرفته و در آينده ماهوارههاي پيشرفتهتر از سوي جمهوري اسلامي به فضا پرتاب خواهد شد. ايران اکنون جز شش کشور طراح، سازنده و پرتابکننده ماهواره در جهان است.
ه- دستاوردهاي ارزشمند در حوزه نانو، ليزر و ... از ديگر آثار پيشرفتهاي علمي و فناوري ايران بعد از انقلاب است. علم نانو تحولات بزرگي را در جهان ايجاد کرده و در ايران اين نوع علم از جايگاه و موقعيت خوبي برخوردار شده است. با توجه به حوزههاي کاربرد نانو از قبيل توليد و انباشت دارو، تشخيص بيماريها، سمزدايي از آب، افزايش بهرهوري در کشاورزي، انباشت و نگهداري محصولات کشاورزي و مواد غذايي، کنترل آفات و سالمسازي هوا، در آينده آثار اين دستاوردها در زندگي مردم قابل لمس خواهد بود. ايران اکنون رتبه 12 جهاني را در حوزه نانو دارد.
و- رشد و توسعه صنعت خودروسازي، رشد و توسعه صنعت فولاد و آلومينيوم، رشد و توسعه صنعت کشتيسازي، رشد و توسعه صنعت هواپيماسازي، و پيشرفتهاي علمي و فني کشور در ساخت اسکلهها، حفر چاههاي نفت و گاز، ساخت پالايشگاه، ساخت سد، ساخت سيلو، ساخت بزرگراهها و انواع سازههاي فلزي و بتني، از جمله ديگر آثار رشد علمي و فناوري در کشور ميباشد.
د- دستاوردهاي دفاعي - نظامي
ارتش ايران در دوران قبل از انقلاب وابسته و تحت نفوذ آمريکاييها بود. قدرت دفاعي – نظامي کشور نه در راستاي تأمين منافع غرب تعريف شده بود. عمده تجهيزات نظامي ارتش از کشورهاي غربي وارد ميشد و هزاران مستشار نظامي در ارتش ايران حضور داشتند. با انقلاب اسلامي، سيستم دفاعي – نظامي و امنيتي کشور به طور کلي متحول شده و در کنار ارتش جمهوري اسلامي، نهادهاي ديگر چون سپاه، بسيج و کميتههاي انقلاب اسلامي شکل گرفتند. تجارب دوران دفاع مقدس و مجاهدتهاي پس از آن، موجب شده تا امروزه، جمهوري اسلامي از نظر قدرت دفاعي، در سطح بازدارندگي قرار گيرد. پيشرفتهاي نظامي در کشور بهويژه در صنايع دفاعي، به گونهاي است که علاوه بر تأمين تمامي نيازمنديهاي نيروهاي مسلح در حوزههاي گوناگون، ايران به يکي از صادرگنندگان تجيهزات نظامي تبديل شده است .قدرت دفاعي – نظامي جمهوري اسلامي، تهديدات نظامي عليه ايران را از اعتبار ساقط کرده و همگان ميدانند که هيچ کشوري جرأت تجاوز نظامي به ايران ندارد.
نمونههاي از دستاوردهاي نظامي از بعد تجهيزات را ميتوان در موارد زير ملاحظه نمود.
ساخت انواع سلاحهاي سبک و نيمهسنگين مورد نياز در نيروهاي مسلح -
ساخت انواع توپهاي ميانبرد و بلندبرد زمين به زمين و زمين به هوا-
ساخت موشکهاي کوتاهبرد، ميانبرد و بلندبرد و بالستيک در کلاسهاي مختلف -
ساخت انواع دوش پرتابهاي ضدهوايي -
ساخت انواع خودروهاي زرهي، نفربرها، تانکها و انواع سلاحهاي ضد تانک-
ساخت کشتيهاي نظامي، ناوچهها، قايقهاي تندرو پرنده -
ساخت انواع موشکها و اژدرهاي ساحل به دريا و دريا به دريا-
ساخت انواع هواپيماهاي نظامي با سرنشين و بدون سرنشين و انواع بالگردها -
پيشرفتهاي چشمگير در جنگهاي الکترونيک و نبردهاي سايبري -
ساخت انواع سامانههاي ثابت، متحرک و زيرزميني براي پرتاب موشکهاي بالستيك
قدرت دفاعي – نظامي ايران، نه تنها از عوامل بسيار مهم در تأمين امنيت ملي کشور ميباشد، بلکه دستاوردهاي اين حوزه معادله قدرت در منطقه را به نفع متحدين جمهوري اسلامي تغيير داده است. تأثير دستاوردهاي اين حوزه را ميتوان در جنگهاي 33 روزه، 22 روزه و 8 روزه ملاحظه کرد. هماکنون تحولات ميداني سوريه تحت تأثير تجارب ارزشمند جمهوري اسلامي به نفع مردم و حاکميت سوريه در تغيير استپيشرفت علمي و فناوري در نيروهاي مسلح بسيار چشمگير است و اين پيشرفتها همگي نشأت گرفته از روح خودباوري، اعتمادبه نفس، شجاعت و مديريت جهادي است.( روزنامه ايران، سال 1393،شماره 5623 ،ص3)
دستاوردهاي انقلاب اسلامي از ديدگاه حضرت امام خميني (ره)
حضرت امام (ره) به عنوان رهبر کبير انقلاب اسلامي و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، در فاصله زماني پيروزي انقلاب در 22 بهمن 1357 تا قبل از رحلت در خرداد 1368، به برخي از دستاوردهاي انقلاب و نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران در قالب سخنراني، صدور پيام و يا بيانيه اشاره کردهاند. در اينجا به اختصار به مواردي از دستاوردهاي انقلاب از ديدگاه در چند حوزه اشاره ميشود.
الف- احياي اسلام ناب محمدي (ص) و منزوي ساختن اسلام آمريکايي
ب- ايجاد تحول روحي، معنوي و اخلاقي در مردم ايران
ج- فروريختن نظام طاغوتي و سلطنتي مستبد و وابسته و استقرار نظام جمهوري اسلامي
د- شکلگيري نظام دفاعي با نيروهاي مکتبي و مردمي براي کشور
ه- دگرگوني و تحول در امور معيشتي مردم و بهويژه اقشار محروم و کمدرآمد
و-شکستن ابهت ابرقدرتها و دفاع از حقوق مستضعفين جهان در برابر ستمگران
(امام خميني،1370،ج6،ص375)
دستاوردهاي انقلاب اسلامي از ديدگاه حضرت امام خامنهاي (مدظله العالي)
حضرت آيتاله العظمي امام خامنهاي (مدظله العالي) نيز مانند حضرت امام به بررسي دستاوردهاي انقلاب اسلامي و پيشرفتهاي جمهوري اسلامي پرداختهاند. براي جلوگيري از طولاني شدن اين نوشتار، به اختصار فقط مواردي از بيانات معظه له در خصوص دستاوردهاي انقلاب اسلامي که در آستانه سيوسومين سالگرد پيروزي انقلاب و در خطبههاي نماز جمعه تهران ايراد گرديد را مرور ميکنيم.
"در اين ايام بايد از ملت ايران نيز تشکر کرد که در 33 سال گذشته از خود وفاداري، ايثار، شجاعت، جوانمردي، بصيرت و حضور دائمي در صحنه نشان دادند.انقلاب، رژيم ضد اسلام و ديکتاتور و مستبد را از بين برد و رژيمي اسلامي و مردم سالار بر سر کار آورد.از بين رفتن وابستگي و جايگزيني استقلال همه جانبه، از بين رفتن اختناق نفسگير و حاکميت فضاي آزادي و رهايي از تحقيرشدگي تاريخي و بدست آوردن عزت ملي، از بين رفتن ضعف نفس و خود کمبيني و حاکم شدن روحيه اعتماد به نفس ملي از دستاوردهاي مهم انقلاب اسلامي است.يکي ديگر از دستاوردهاي انقلاب، تبديل ملت ايران، از ملتي منزوي و بينقش در مسائل سياسي و کشور، به ملتي آگاهو داراي تحليل سياسي و تاثيرگذار در مسايل کشور است.امروز شعارهاي انقلاب همان شعارهاي اول انقلاب است و اين نشاندهنده سلامت انقلاب است .نظام اسلامي بر همه توطئه ها و نقشههاي دشمن از قبيل جنگ، اقدامات تروريستي و تحريمها غلبه کرد"
بر اساس گزارشهاي مراکز معتبر جهاني، ايران رتبه علمي اول منطقه و هفدهم جهان را دارد.پيشرفتهاي کشور در ايجاد زيرساختهاي فني و مهندسي صنعتي، مخابرات، راهها و صنعت از نقاط بسيار قوت نظامي اسلامي استرهبر فرزانه انقلاب اسلامي، توسعه قدرت جمهوري اسلامي، بيداري اسلامي، افت قدرت نظام سلطه را از واقعيتهايي ميدانند که در پي انقلاب اسلامي به وقوع پيوسته و بر اين اعتقاد هستند که جهان بر سر يک پيچ تاريخي قرار دارد و هندسه سياسي جهان در حال تغيير ميباشد. معظمله ايجاد تمدن نوين اسلامي در آينده نزديک را نويد ميدهند. پيش نويس چشم انداز 20 ساله و سياست هاي کلي نظام که مقام معظم رهبري به قواي سه گانه ابلاغ فرمودند، راه ،آينده کشور را روشن مي کند.ضمنا از نظر ايشان پرداختن به ثروت اندوزي و جاه طلبي هر حقيقتي را ويران خواهد نمود (بيانات رهبري در روز 15 دي ماه1373)
نتيجه گيري وراهبردهاي آتي :
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، زمينه مشارکت مردم در عرصه هاي گوناگون به ويژه در عرصه مدني و در فرآيند تصميم گيري، سياست گذاري و اداره جامعه فراهم شد؛ به گونه اى که برخي از اصول قانون اساسي به حقوق ملت و حق حاکميت ملت و قواي ناشي از آن، آزادي مطبوعات، تساوي حقوق مردم، حمايت قانون از همه به طور يکسان،آزادي احزاب، جمعيت ها و ... اختصاص دارد و از آزادي عقيده، بيان و مطبوعات، آزادي احزاب و جمعيت ها، انتخابات، اداره و اعمال نظارت از طريق شوراها و... به عنوان ساز وکارهاي مشارکت سياسي نام برده شده است. آخرين انتخابات رياست جمهوري در ايران.
ايران به لحاظ درصد مشارکت انتخابات رياست جمهوري در آسيا رتبه هفتم و به لحاظ مجموع آراء نيز در رده دوم قرار دارد. همچنين رده ايران به لحاظ مجموع آراء در جهان نيز ششم است. (سايت اينترنتي جهان نيوز،21 فروردين 1392،صفحه سياست)
با توجه به تحولات داخلي و تلاشهاي صورت گرفته در كشور در سايه رهبري حكيمانه مقام معظم رهبري نظام اسلامي در مرحله نويني از تثبيت اقتدار و موقعيت خود در دهه چهارم از عمر خود در عرصه داخلي و بينالمللي قرار گرفته است، لذا توجه به مؤلفههاي زير در حصول به اين موفقيت ضروري است :
1- توجه به ارزشهاي نظام اسلامي به ويژه تبعيت از وليفقيه و توجه به هشدارهاي و توصيههاي مقام معظم رهبري
2-تمهيد توانو ظرفيت دروني جهت رفع آسيب دشمنان داخلي
3-پرهيز از حاشيهسازيها و درگيرسازي ذهن دولتمردان به چالشها و اختلافات داخلي
4- همراهي و مساعدت ملي با دولتمردان براي اجراي كامل طرح تحول اقتصادي )هدفمندكردن يارانهها، اصلاح نظام مالياتي ،اصلاحنظام بانكي) و...
5-تحكيم و تأمين زيرساختهاي لازم براي مقابله، جنگ نرم دشمنان در عرصههاي مختلف سختافزاري و نرمافزاري
6-توجه به آسيبهاي اجتماعي و برنامهريزي هدفمند براي مقابله رفع آنها
7- پيگيري تحقق اهداف متعالي انقلاب در عرصههاي تحقق عدالت اجتماعي و مبارزه با مفاسد
8-توجه به برنامههاي دشمن براي دامنزدن بر اختلافات قومي، مذهبي و سياسي داخلي
9- برنامهريزي هوشمندان براي مقابله و حذف عوامل و گردانندگان داخلي جنگ نرم دشمن
10- آينده درخشان ملت ايران و امت اسلامي
11- حركت توقف ناپذير ملت ايران درخط اسلام و قرآن،آينده اي تابناك وپيشرفته را براي ايران اسلامي نويدمي دهد
12-دفاع از حقوق مدني ملت ايران در مجامع بين المللي در به رسميت شناختن استفاده از انرژي صلح آميز هسته اي و حمايت از تيم مذاکره کننده هسته ايدر صورت پافشاري بر حقوق ملت ايران در مذاکرات هسته اي با گروه 1+5.
13- اقدامات عملي در جهت رسيدن به آرمان هاي شعار اقتصاد و فرهنگ با عزم ملي و مديريت جهادي
منابع:
1-آبراهاميان،يرواند،1380، ايران بين دو انقلاب، ترجمه احمدگل محمدي، تهران، نشرني
2-آدميت، فريدون،1340، فكر آزادى و مقدمه نهضت مشروطيت ايران، تهران،نشر سخن
3ـ آفاري، ژانت ،1379، انجمنهاي نيمهسري زنان در نهضت مشروطه، ترجمه جواد يوسفي، تهران، نشربيستون
4-التمن،آندرو، 1378، حکومت قانون چيست؟،ترجمه سعيد پزشک مرندي،فصلنامه ديدگاه هاي حقوق قضايي،بهار و تابستان 1378 ، شماره 13و 14
5-امام خمينى،1370، صحيفه نور،ج6، تهران،وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى
6-انجم روز ،متين،1390، فرمان مشروطيت: آغازي بي فرجام، سايت الکترونيکي خرد
7- بامداد، بدرالملوک، 1348، زنان ايراني از انقلاب مشروطيت تا انقلاب سفيد، تهران
8- بيانات رهبري در 15 دي سال 1373
9-پاولويچ، م. پ،1320،سه مقاله درباره انقلاب مشروطيت ايران. ترجمه م. هوشيار. تهران
10-توسلي، غلامعباس ،1383، مقدمه¬ي دين و روشنفکران مشروطه، تهران،نشر اختران
11-تيموري. ابراهيم،1361 ،قرارداد رژي يا تحريم تنباکو، تهران، شرکت سهامي کتابهاي جيبي
12-جمعي از نويسندگان،1382،92دستاورد انقلاب اسلامي با نگرش برديدگاهاي امام خميني ورهبر معظم انقلاب اسلامي.تهران
13 -حسيني،رباب،1370،مقاله مدارس نسوان، مجله گنجينه اسناد، سال اول، دفتر اول
14-حشمت زاده ،محمد باقر،1379،آثار و نتايج انقلاب اسلامي ايران، تهران: مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر
15- ذوعلم،علي،1378،جرعه جاري: سي مقاله پژوهشي پيرامون انقلاب اسلامي ايران،تهران،نشرهماهنگ
16- سايت اينترنتي جهان نيوز،21 فروردين 1392،صفحه سياست
17-کدي،نيکي،1375 ،ريشه هاي انقلاب ايران ، ترجمهعبدالرحيم گواهي،تهران،نشرعلم
18-غريب آبادي ،کاظم ،1386،پرونده هسته اي ايران به روايت اسناد،تهران ،انتشارات تير
19-فردوست،حسين،1386،ظهور و سقوط سلطنت پهلوي،تهران،انتشارات موسسه اطلاعات و موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي
20- فوران،جان،1378،مقاومت شکننده،ترجمه احمد تدين،تهران ،موسسه خدمات فرهنگي رسا
21-کسروي، احمد، 1369تاريخ مشروطه ايران. تهران، اميرکبير
22-کرماني، ناظم الاسلام ،1362، تاريخ بيداري ايرانيان، به اهتمام علياکبر سعيدي. تهران، نشر نوين
23 -گازيوسکي ،مارک . ج . 1371 ، سياست خارجي آمريکا و شاه ، ترجمه فريدون فاطمي ، تهران ، نشر مرکز
24-شميم،علي اصغر،1370،ايران در دوره سلطنت قاجار،تهران،انتشارات علمي
25-شوستر، مورگان ،1351 ، اختناق ايران، ترجمه ابوالحسن موسوي شوشتري، تهران
26- طباطبايي،سيد جواد،1386 ،حکومت قانون در ايران،تبريز،انتشارات ستوده
27- محيط طباطبايي ،محمد،1366، تاريخ تحليلي مطبوعاتايران ، تهران، نشر بعثت
28- ملکزاده، مهدي ،1363، انقلاب مشروطيت ايران، تهران، انتشارات علمي
29- نيلوفر کسري،1379، سياست و حرمسرا، تهران ،انتشارات علمي
30- نجفي ،مرتضي،1388،حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران،تهران،انتشارات هدي
31-ولايتى، على اكبر،1373، مقدمه فكرى نهضت مشروطيت، چاپ ششم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى