وال استريت ژورنال: آمريکا گزينه حمله نظامي به ايران را اعلام کرده بود
خبرگزاري آريا-در سپتامبر 2018، با درخواست جان بولتون با طراحي چندين گزينه حمله نظامي به ايران موافقت کرده است.
به گزارش خبرگزاري آريا به نقل از روزنامه والاستريت ژورنال وزارت دفاع آمريکا در ماه سپتامبر گذشته با درخواست جان بولتون براي گزينه حمله نظامي به ايران موافقت کرده است.
به نقل از اين روزنامه، اوايل ماه سپتامبر 2018 چند موشک به منطقهاي ديپلماتيک در بغداد در نزديکي سفارت آمريکا شليک شد، گروههاي شيعه تحت حمايت ايران متهم به اين حمله بودند.
جان بولتن، مشاور امنيت ملي دولت آمريکا خوستار واکنش آمريکا به اين حمله شد. وي از پنتاگون خواست تا گزينههاي نظامي حمله به ايران را تهيه کند و به او پيشنهاد دهد.
به نقل از وال استريت ژورنال، هنوز از محتواي گزينههاي احتمالي طراحي شده اطلاعاتي در دست نيست. اما دونالد ترامپ، رئيس جمهوري آمريکا نيز در جريان اين موضوع بوده است.
به نقل از اين روزنامه بولتون به همراه پومپئو خواستار واکنش قاطعانه و گزينه نظامي عليه ايران هستند.
بولتون: ايران به دنبال توسعه سلاح اتمي استمشاور امنيت ملي آمريکا پس از ديدار با نخست وزير اسرائيل اعلام کرد، ما ميدانيم که ايران به دنبال توسعه سلاح هستهاي است.
به گزارش جروزالم پست، جان بولتون مشاور امنيت ملي آمريکا امروز پکشنبه پس از ديدار با بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل گفت: آمريکا تنها زماني از سوريه مي رود که هيچ خطري امينت اسرائيل را تهديد نکند.
مشاور امنيت ملي آمريکا بر خلاف گزارش هاي آژانس بين المللي انرژي اتمي درتأئيد پايبندي ايران به توافق هسته اي سال 2015 ميلادي موسوم به "برجام" گفت: ما شکي نداريم که ايران در حال کار براي توسعه سلاح هستهاي است.
وي در ادامه بي اشاره به زرادخانه هاي اعلام نشده اسرائيل در منطقه نيز گفت: آمريکا و اسرائيل خود را به ممانعت از اين رويداد متعهد مي دانند.
آيا پنتاگون روش «درهم شکستن» ايران را مي داند؟افشاي سناريوهاي درگيري نظامي آمريکا عليه ايران در روزهاي اخير، بحث و گفت و گوهاي زيادي را در بين سياست مداران و تحليل گران سياسي برانگيخته است.
روزنامه آمريکايي وال استريت ژورنال به نقل از منابع خود اطلاع داد که در پاييز سال گذشته به دنبال حمله به سفارت آمريکا در بغداد که واشنگتن ، ايران را به آن متهم مي کند، جان بولتون مشاور امنيت رئيس جمهور ايالات متحده از پنتاگون خواست که ليستي از سناريوهاي پاسخ اين حمله جمهوري اسلامي ايران را به کاخ سفيد ارائه دهد.
منابع وال استريت ژورنال پنهان نمي کنند که مجموعه اي از اقدامات نظامي توسط وزارت دفاع به مشاور امنيت ملي ايالات متحده ارائه شد. اين منابع در پنتاگون از نگراني هاي خود در خصوص روحيه تندرو جان بولتون در اين زمينه گفته اند. اما آيا آمريکا واقعا خواستار درگيري نظامي با ايران است ، آن هم در اوضاع پرآشوب و نابسامان خاور ميانه ؟ سناريوهاي پنتاگون تا چه اندازه با واقعيت مطابقت دارند؟
سوالات ديگري نيز در اين زمينه ذهن مخاطب آشنا به اوضاع را درگير مي کند. براي روشن شدن موضوع خبرنگار اسپوتنيک با آقاي مجتبي جلال زاده، کارشناس و پژوهشگر مسائل بين الملل و سياست آمريکا گفت و گويي انجام داده است:
پنتاگون چه گزينه هاي قدرتي و سناريوهايي را از ديدگاه نظامي براي ارائه به کاخ سفيد آماده کرده است؟ به طور مثال درگيري دريايي در خليج فارس يا برخورد زميني؟
در تحليل اين گزاره ي مطرح شده ، بايد به پيشينه و نقش افراد در سو گيري و جهت گيري سياست خارجي آمريکا دقت کنيم. با به روي کار آمدن دونالد ترامپ که به عنوان يک پديده انتخاباتي در ايالات متحده آمريکا مطرح مي شود، ما شاهد اين هستيم که يک جانبه گرايي را به سياست خارجه آمريکا برمي گرداند. افرادي که از کابينه دونالد ترامپ جدا شدند و افرادي که در حال حاضر بر مسند قدرت هستند. کساني مثل جان بولتون که سابقه دشمني او را با ملت ايران و همصدا شدن با گروه هاي تروريستي نظير مجاهدين خلق را مي بينيم.
در واقع هدف اصلي نئوکان هاي جديد در ايالات متحده آمريکا يا بهتر است بگوييم تند روهاي دست راستي جمهوري خواه در اين کشور، بازگرداندن قدرت آمريکا يا همان شعار انتخاباتي آقاي ترامپ به عنوان «آمريکاي اول» است، منتها از طريق حمله نظامي. در واقع اين سياست در عرصه بين الملل مردود شناخته شده، خصوصا در قبال کشوري مانند ايران و نظام جمهوري اسلامي ايران. اگرچه خواست افرادي مانند جان بولتون مقابله نظامي با ايران است، اما هيچ گاه هيات حاکمه در ايالات متحده آمريکا به چنين تصميمي تن نخواهد داد و بيشتر شاهد يک بار رواني هستيم.
اينکه آمريکايي ها ، ايران را در حمله به سفارت خود در عراق مقصر مي دانند، پيشينه تاريخي دارد و عنوان کردن چنين اتهاماتي به نظام ايران در واقع در راستاي اغناي کنگره و سناتورهاست براي اينکه به مقابله نظامي با ايران راي دهند. در واقع بعد از سال 2001 و پس از حملات 11 سپتامبر سال 2000 قانوني وضع شد که به قانون دوهزاري موسوم است. اين قانون، ابتکار عمل در به کارگيري نيروي نظامي و حمله نظامي در آمريکا را به رئيس جمهور واگذار کرده و نقش کنگره را کم رنگ تر مي کند، که تنها دليل و بهانه آن مبارزه با تروريسم است. در واقع آنچه که شاهد آن هستيم ، اعمال فشار توسط لابي ها و افراد با نفوذ در آمريکا براي مقابله نظامي با ايران است و يا حداقل القاي اين جو رواني که آمريکايي ها آماده حمله نظامي به ايران هستند. مخصوصا بعد از خروج آمريکايي ها از سوريه اين فرضيه قوت بيشتري گرفت. اما در عمل ما شاهد اين رويارويي و يا حمله احتمالي نخواهيم بود. براي آنکه ايالات متحده از کانون هاي قدرت تشکيل شده است و يا دولت عميق (ديپ استيت) در اين کشور وجود دارد که محوريت آن با سنا و کنگره بوده و خواهان چنين تصميمي نيست. ما در آينده شاهد بالا رفتن فشارهاي بين المللي خواهيم بود ، چه در حوزه سياسي که نمونه آن برگزاري کنفرانسي در ارتباط با خاور ميانه و ايران در لهستان است و چه در حوزه اقتصادي که تحريم هاي بيشتر وضع خواهد شد، تا ساير کشورها با آمريکا همراه شوند و اجماع جهاني شبيه آنچه که در گذشته و در دولت باراک اوباما عليه ايران شکل گرفت، مجددا به وجود آيد. اين مسيري است که آمريکايي ها طي مي کنند. اما اينکه تا چه حد موفق باشند بخشي از آن به سياست هاي جمهوري اسلامي ايران مرتبط است.
پس به نظر شما اين بيانات و مطرح شدن گزينه هاي نظامي بيشتر جنبه شعارگونه دارد تا اينکه به واقعيت نزديک باشد؟
در ديد هيات حاکمه آمريکا در صورتي که دولت را به عنوان اين هيات حاکمه بشناسيم، برخورد دفعتي و نظامي با کشورهايي که همسو نيستند، يک خواسته است. اما در عمل اين سوالات مطرح مي شود که تا چه اندازه از اين توان برخوردارند؟ چه ميزان افکار عمومي داخلي و همچنين بين المللي با آنها همراهي خواهد کرد؟ و چقدر توان تحمل تبعات آنرا داشته باشند؟ طبعا حمله نظامي به يک کشور باثبات مانند ايران در يک منطقه بحران زا مانند خاورميانه بدون تبعات نخواهد بود. ما طي يک ماه گذشته هم شاهد استعفاي جيمس متيس ، رئيس پنتاگون بوديم که در مخالفت با سياست هاي دونالد ترامپ صورت گرفت. اين خواست آمريکايي هاست اما توانايي ، همراهي با آن، اغناي افکار و جلب نظر بخش ديگري از سياست مداران کنگره را تا به امروز با خود ندارد.
آيا ايران طرح دفاعي مناسبي براي اين گزينه هاي احتمالي درگيري مد نظر دارد؟ چه در خليج فارس و از طريق دريا و يا گزينه هاي حمله هوايي؟
قطعا جمهوري اسلامي ايران به عنوان يک کشور مستقل، با ثبات و داراي توان نظامي ، براساس مولفه هاي نظامي از يک توان دفاعي نظامي مشخص برخوردار است. ايران ، طرح و راهبرد دفاعي را براي خود ترسيم کرده است. اينکه بخواهيم ايران را يک کشور دست و پا بسته در مقابل حمله فرضي بدانيم، کاملا اشتباه است و البته اگر ايران را از پيش برنده هم بدانيم، آن هم نمي تواند منطبق بر واقعيت باشد. جمهوري اسلامي ايران طي 40 سالي که از عمرش مي گذرد ، توان نظامي خود را بازتوليد کرده است با توجه به فنآوري هاي داخلي و يا واردات تکنولوژي از کشورهاي ديگر. قطعا بايد دو نکته را مد نظر داشته باشيم: اول اينکه جنگ کوتاه مدت يا حمله نظامي کوتاه مدت بدون پاسخ، نخواهد بود. اگر درگيري نظامي اتفاق بيافتد، بلند مدت خواهد بود و در بازده زماني کوتاه تمام نخواهد شد. دوم اينکه با توجه به اعلان هاي قبلي سياست مداران ايراني و نظاميان ايراني که در سپاه پاسداران داشته اند، شعله هاي اين جنگ بر ديگر مناطق خاور ميانه و ساير کشورهاي اين منطقه هم تاثير گذار خواهد بود.